فرهنگ عمید - صفحه 561
- چراغ اخر
- چراغ الله
- چراغ بره
- چراغ کش
- چرب بالا
- چرب سخنی
- چرب گو
- چرب گویی
- چریدن گاه
- چشم زخ
- چشم ودل سیر
- چشم گرمی
- چشمه گاه
- چل بسم الله
- چل تاج
- چل تکه
- چل صدهزار
- چمن ارا
- چهل بند
- چهل تاج
- چهل چراغ
- چوب دانه
- چوب زن
- چپ چاب
- چکن دوز
- ژرف بینی
- ژنده ژنده
- کار افرین
- کار اور
- کاروان خانه
- کارچاق کن
- کاست کار
- کاسه نبات
- کاسه کوزه
- کاشی ساز
- کافر خو
- کافر سیرت
- کالبد شکاف
- کالسکه چی
- کاله دان
- کامله الوداد
- کباده کش
- کج خلقی
- کج سرشت
- کج معامله
- کربنات سود
- کرفه گر
- کسالت اور
- کفش دار
- کلاش کن
- کلاغ پیسه
- کلان سال
- کلاه گذار
- کله نگار
- کم طالع
- کم همت
- کم کاسگی
- کما فی السابق
- کناره جویی
- کناره گرد