واهب الصور

لغت نامه دهخدا

واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] ( ع ص مرکب ) مصور. صورت بخش. بخشنده صورتها. چهره آرای.
واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] ( اِخ ) نامی که فلاسفه به باری تعالی دهند. نامی از نامهای صفات باری نزد حکمای مشائی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

بخشندۀ صورت ها، از صفات باری تعالی.

فرهنگ فارسی

۱- بخشنده صورتها. ۲- از صفات خدای تعالی است.
مصور. صورت بخش. چهره آرای

جمله سازی با واهب الصور

زانکه از واهب الصور دل و تن همه نیکوست «الذی احسن»
حقیقت- چون موجودات، از واهب الصور احسن الصور آورده​اند که: الذی احسن کل شییء خلقه. صورت احسن بدن ظاهر است، و آرایش آن اسلام و دین: صبغة اللّه و من احسن من اللّه صبغة و صورت احسن نفس معرفت وآرایش آن ایمان است: اولئک کتب فی قلوبهم الایمان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز