اگر برایتان مهم است که معنی کلمه انگلیسی را دقیق و درست پیدا کنید (نه فقط یک ترجمهی سطحی)، اینجا همان جایی است که باید باشید. دیکشنری انگلیسی به فارسی لغت یاب کمک میکند هر واژه، عبارت یا اصطلاح را با نگاه کاربردی یاد بگیرید؛ یعنی بدانید آن کلمه در متن واقعی چه معنایی میدهد، چطور تلفظ میشود، در چه جملههایی میآید و با چه کلماتی بیشتر استفاده میشود. در یک جمله: این دیکشنری برای زمانی است که میخواهید از «حدس زدن معنی» خلاص شوید و به جای آن با اطمینان ترجمه کنید، بخوانید، بنویسید و صحبت کنید.
چرا دیکشنری انگلیسی به فارسی از ترجمهی ساده بهتر است؟
ترجمهی ساده معمولاً یک معادل فارسی پیشنهاد میدهد، اما زبان واقعی خیلی پیچیدهتر از یک معادل است. در انگلیسی بسیاری از کلمات:
✅ چند معنی دارند و معنی درستشان به جمله و موقعیت بستگی دارد.
✅ نقشهای مختلف دارند (اسم، فعل، صفت…) و با تغییر نقش، معنی هم تغییر میکند.
✅ در قالب افعال عبارتی (Phrasal Verbs) یا اصطلاحات (Idioms) معنی متفاوت پیدا میکنند.
✅ با کلمات خاصی همنشین میشوند (Collocations) و انتخاب اشتباه باعث غیرطبیعی شدن جمله میشود.
پس اگر میخواهید واقعاً انگلیسی را بفهمید و درست استفاده کنید، به جای «ترجمهی ماشینی»، به یک فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی آنلاین نیاز دارید که معنی را در بستر کاربرد نشان دهد.
دیکشنری انگلیسی به فارسی لغت یاب دقیقاً چه کمکی میکند؟
وقتی یک کلمه را جستوجو میکنید، هدف فقط دیدن یک ترجمه نیست؛ هدف این است که سریع بفهمید:
- معنی اصلی و معنیهای رایجتر کداماند؟
- کلمه رسمی است یا محاورهای؟
- در چه موضوعی بیشتر استفاده میشود (عمومی، علمی، کسبوکار، فناوری…)؟
- ترجمهی درست برای متن شما چیست؟
- چند مثال واقعی یا آموزشی ببینید تا کلمه در ذهن بماند.
- با چه واژههایی زیاد میآید تا طبیعیتر حرف بزنید و بنویسید.
در دیکشنری انگلیسی به فارسی برای هر کلمه چه چیزهایی میبینید؟
یک کلمه در دیکشنری انگلیسی به فارسی معمولاً این بخشها را دارد:
- معنیهای چندگانه و دستهبندیشده: بعضی کلمات مثل set / run / take / get / point دهها کاربرد دارند. مهم است معنیها دستهبندی شوند تا کاربر گیج نشود؛ مثلاً: معنی رایج روزمره - معنی رسمی/اداری - معنی تخصصی (فنی، پزشکی، حقوقی…) - معنی اصطلاحی یا کنایهای
- نقش کلمه (Part of Speech): اینکه کلمه اسم است یا فعل یا صفت، روی معنی و کاربرد اثر مستقیم دارد. مثلاً: record (noun) رکورد / سابقه - record (verb) ضبط کردن
- مثال (Example) و ترجمهی مثال: مثالها باعث میشوند معنی در ذهن بنشیند. حتی اگر معنی را بلد باشید، مثال کمک میکند: در مکالمه طبیعیتر شوید - در رایتینگ از کلمه درست استفاده کنید - تفاوت معنیها را سریع بفهمید
- ترکیبهای رایج (Collocations): زبان انگلیسی ترکیبهای رایج دارد. مثلاً: make a decision (تصمیم گرفتن) - take a break (استراحت کردن) - pay attention (توجه کردن) اینها را اگر یکجا ببینید، انگلیسی شما چند پله طبیعیتر میشود.
- افعال عبارتی و اصطلاحات مرتبط: مثلاً برای look باید بتوانید مواردی مثل اینها را پیدا کنید: look up (جستوجو کردن / سر زدن) - look after (مراقبت کردن) - look forward to (مشتاق بودن). و برای اصطلاحات: break the ice (یخ را شکستن / سر صحبت را باز کردن)
- مترادف و متضاد (Synonyms / Antonyms): اگر تولید محتوا، ترجمه یا رایتینگ دارید، مترادفها گنج هستند
- خانوادهی کلمه (Word Family): برای یادگیری سریعتر، بهتر است مشتقها کنار هم باشند: success (noun) موفقیت - successful (adj) موفق - successfully (adv) با موفقیت - succeed (verb) موفق شدن
نمونهی واقعی چندمعنایی (تا تفاوت “دیکشنری” را حس کنید):
1️⃣ run
- دویدن: I run every morning. → من هر صبح میدوم.
- اجرا کردن (برنامه/کد): Run the app again. → برنامه را دوباره اجرا کن.
- اداره کردن: He runs a small business. → او یک کسبوکار کوچک را اداره میکند.
- جریان داشتن: The water is running. → آب در جریان است.
2️⃣ set
- گذاشتن/قرار دادن: Set the cup on the table. → لیوان را روی میز بگذار.
- تنظیم کردن: Set an alarm for 7. → برای ۷ آلارم تنظیم کن.
- مجموعه: a set of keys → یک دسته کلید
3️⃣ take
- گرفتن/برداشتن: Take this book. → این کتاب را بردار.
- زمان بردن: It takes two hours. → دو ساعت طول میکشد.
- سوار شدن: Take a taxi. → تاکسی بگیر/سوار تاکسی شو.
- پذیرفتن/قبول کردن: I take your point. → حرفت را میپذیرم.
دیکشنری انگلیسی به فارسی برای چه کسانی ضروری است؟
- برای دانشآموز و دانشجو: اگر با متنهای انگلیسی مدرسه، دانشگاه یا مقالهها سروکار دارید، دیکشنری خوب کمک میکند: معنی دقیق واژهها را مطابق متن پیدا کنید، کلمات را با مثال و کاربرد یاد بگیرید، اشتباهات رایج در برداشت معنی را کم کنید.
- برای مترجمها: ترجمهی خوب یعنی انتخاب «معنی درست» نه «معنی شبیه». دیکشنری انگلیسی به فارسی در این موارد حیاتی است: تشخیص معنی مناسب با کانتکست، شناخت اصطلاحات و عبارات رایج، پیدا کردن معادلهای روان و طبیعیتر.
- برای رایتینگ، آیلتس و تافل: در آزمونها و نوشتن حرفهای، تنها دانستن معنی کافی نیست. باید بدانید: کلمه رسمی است یا محاورهای؟ با چه کلمات دیگری میآید؟ کدام مترادف برای متن آکادمیک مناسبتر است؟
- برای برنامهنویسها و حوزهی تکنولوژی: در دنیای فنی، خیلی از واژهها معنی عمومی و تخصصی متفاوت دارند: deploy, commit, issue, feature, performance, framework دیکشنری خوب کمک میکند معنی درست فنی را سریعتر پیدا کنید.
- برای مکالمه و مهاجرت: اگر میخواهید حرفهایتان طبیعی باشد، باید: ترکیبهای رایج را یاد بگیرید، از اصطلاحات رایج استفاده کنید، تلفظ درست را تمرین کنید.
اشتباهات رایج در ترجمه انگلیسی به فارسی (که دیکشنری خوب جلویش را میگیرد)
- actually اغلب یعنی «درواقع/حقیقتاً»، نه «فعلاً»
- eventually یعنی «در نهایت»، نه «احتمالاً»
- sensible یعنی «عاقلانه/منطقی»، نه «حساس»
- sympathetic یعنی «همدل»، نه «سمپات» به معنای رایج فارسی
- fabric یعنی «پارچه»، نه «فابریکِ کارخانهای»
- library یعنی «کتابخانه»، نه «کتابفروشی»
اینها دقیقاً جاهایی هستند که یک ترجمهی سریع ممکن است گمراهکننده باشد، اما دیکشنری با مثال و توضیح کاربرد، مسیر را روشن میکند.
چطور در ۳۰ ثانیه معنی درست را انتخاب کنید؟
اگر یک کلمه چند معنی داشت، این روش سریع کمک میکند:
- نقش کلمه را در جمله مشخص کنید: اسم است یا فعل یا صفت؟
- موضوع متن را پیدا کنید: عمومی است یا تخصصی؟
- به دو کلمهی قبل و بعد نگاه کنید (همنشینیها سرنخ میدهند).
- یک مثال مشابه پیدا کنید و با جملهی خودتان مقایسه کنید.
یک فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی که واقعاً به درد میخورد
دیکشنری انگلیسی به فارسی لغت یاب برای زمانی است که میخواهید: ✅ معنی دقیق را پیدا کنید، نه نزدیکترین حدس را. ✅ با مثال کلمه را کاربردی یاد بگیرید. ✅ اصطلاحات و افعال عبارتی را مثل انگلیسی واقعی بفهمید.