بر دشمن ناقصت مضاعف بادا اندوه تو بر دلم ز مکر مهموز
نهان شد ظلم و ظلمتها ز خورشید نهان گردد الف چون گشت مهموز
گه در گنهم رانی گه سوی پشیمانی کژ کن سر و دنبم را من همزه مهموزم
ها أَنْتُمْ قرّاء مدینة بیهمزه و بیمدّ خوانند، و قرّاء مکه مهموز و مقصور خوانند بر وزن معنتم. و اهل کوفه بمدّ و همزه، و باقی بمد بیهمزه. و اصل کلمه انتم است و ها تنبیه. و همچنین هؤلاء اصل کلمه اولاء است، و ها تنبیه، ای التّنبیه عما یضلّ عنه الانسان او یغفل. و نهاد این کلمه تقریب راست. چنان که کسی ترا گوید «این انت» تو او را جواب دهی «ها انا ذا» یعنی «انا قریب منک».