کلمهی «هلبة» در منابع فارسی و عربی معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه کاربرد آن متفاوت است. در نجوم سنتی و متون قدیمی، هلبه نام یکی از ستارگان از مجموعه دب اکبر است و برای رصد و تعیین موقعیت در آسمان به کار میرفته است. علاوه بر این، هلبه به برخی از خوشهها یا بخشهای صورتهای فلکی جنوبی مانند ذاتالشعور، حوض و ضفیرة الاسد نیز گفته میشود. در متون ادبی و کهن، عبارت هلبة الشتاء و الزمان به معنای سختی سرما یا سختی زمان است و به صورت استعاری برای توصیف شرایط دشوار استفاده میشده است. همچنین در منابع جغرافیایی معاصر، هلبه نام یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی معره النعمان واقع شده و جمعیتی حدود ۱۳۸۱ نفر دارد.
هلبه
لغت نامه دهخدا
( هلبة ) هلبة. [ هَُ ب َ ] ( ع اِ ) یکی از هلب. || هلبة الشتاء؛ سختی سرما. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِخ ) ستاره ای است. ( از اقرب الموارد ). نام کوکبی از دب اکبر. ( نفائس الفنون ).
هلبة. [ هَُ ل ُب ْ ب َ ] ( ع اِ ) هلبة الشتاء و الزمان؛ سختی آن. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
از صورت های فلکی جنوبی، ذات الشعور، حوض، ضفیرةالاسد.
فرهنگ فارسی
هلبه الشتائ و الزمان: سختی آن
دانشنامه عمومی
هلبه ( به عربی: الهلبة ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی معره النعمان واقع شده است. هلبه ۱٬۳۸۱ نفر جمعیت دارد.
جمله سازی با هلبه
💡 در لغتنامه دهخدا به نقل از التفهیم بیرونی ص ۸۷ و حاشیه آمدهاست که: «در اصطلاح نجوم و ستارهشناسی، گیسوان، سه ستاره است در جزو خفیه یا مظلمه خارج از شکل اسد که در کتب نجوم ضفیره یا هلبه خوانند و بعضی آن را ذوأبه نیز خواندهاند و برخی همهٔ ستارگان تاریک و ابری را ضفیره و ذوأبه مینامند اما درست آن است که ضفیره به همان سه ستاره کوچک که جملهٔ آن را گیسو خوانند، گفته شود.