کلمات فرهنگ فارسی - صفحه 133
- پیوند جستن
- پیوند جو
- پیوند خواه
- پیوند روحانی
- پیوند ساختن
- پیوند طبیعی
- پیوند وصله ای
- پیوند گسلی
- پیوند یافته
- پیوه ژن
- پیچ اندر پیچ
- پیچ بر پیچ
- پیچ خوردن
- پیچ دادن
- پیچ دار
- پیچ مهره
- پیچ و تاب رفتن
- پیچ و خم خوردن
- پیچ و مهره
- پیچ و واپیچ
- پیچ پیچ کنان
- پیچ پیچان رفتن
- پیچ پیچی
- پیچان تن
- پیچان دل
- پیچان کردن
- پیچنده سر
- پیچه بن
- پیچه لو
- پیچک محله
- پیچی ها
- پیچیده انگشت
- پیچیده دست
- پیچیده شاخ
- پیچیده شدن
- پیچیده مو ی
- پیچیده پا ی
- پیچیده چشم
- پیچیده گردن
- پیچیده گوشت
- پیچیده گیاه
- پیک خانه
- پیک رب
- پیک فلک
- پیک پیک
- پیکار جستن
- پیکار داشتن
- پیکار ساختن
- پیکار پرستان
- پیکار کردن
- پیکان رود
- پیکان نشان
- پیکان کش
- پیکان کمان
- پیکان کندن
- پیکانه سم
- پیکر ارای
- پیکر اهو
- پیکر پرست
- چابک بازی
- چابک دستی
- چابک روی
- چابک سخن
- چابک سر
- چابک پای
- چادر اب
- چادر اجساد
- چادر احرام
- چادر بسر
- چادر خانه
- چادر خواب
- چادر سوز
- چادر پوشیدن
- چادر چاقچور
- چادر چب
- چادر یزدی
- چادر یک لخت
- چار ابرو شدن
- چار اس
- چار اینه
- چار ترک
- چار تکبیر زدن
- چار تکبیر کردن
- چار جل
- چار زیر
- چار سف
- چار شاخ زدن
- چار شاه
- چار ضد
- چار ضربه زدن
- چار نعل رفتن
- چار هشت
- چار و ناچار
- چار و چدر
- چار و چنگول
- چارباغ گروس
- چارم کتاب
- چاره داشتن
- چاره دان
- چاره شدن
- چاره نا پذیر
- چاره ور
- چاره پژوه
- چارپاره زن
- چاشت خوردن
- چاشنی خور
- چاق و چله شدن
- چاق چاق
- چاقو دسته کردن
- چالش کردن
- چاله حوض
- چاله سیاه
- چاله مورد
- چاله گنبد
- چالک ده
- چالک رود
- چامه زن
- چامه سرای
- چامه گوی
- چانه سخن
- چاه اخر
- چاه اهن
- چاه بار
- چاه برم
- چاه بن
- چاه تر
- چاه تل
- چاه تلخ
- چاه تک
- چاه جمال
- چاه حد
- چاه خو
- چاه دره
- چاه ده شیخ
- چاه زرد
- چاه سبز
- چاه ستاره جو
- چاه سعید
- چاه سفید
- چاه سون
- چاه سیاه
- چاه سید محمد
- چاه شیخ
- چاه طلا
- چاه عرب
- چاه متک
- چاه مرغ
- چاه مزار پائین
- چاه مسلم
- چاه ملک
- چاه میله
- چاه نمک
- چاه نهر
- چاه چراغ
- چاه چهل گزی
- چاه چو چو
- چاه کوتاه
- چاه کوته
- چاه کوه
- چاه کویر
- چاه کویه
- چاو چاو
- چاپ و چاخان
- چاپ و چوپ
- چاپلوسی کردن
- چاک استین
- چاک دادن
- چاک ران
- چاک رود
- چاک و چیل
- چاک پشت
- چاک چاک شدن
- چاکری کردن
- چاکری گج
- چای دره
- چای صاف کن
- چای چی
- چتر ابنوس
- چتر بارانی
- چتر در چتر کشیدن
- چتر زدن
- چتر مار
- چتر نور
- چخ چخی
- چخماق تپه
- چخماق دره
- چخماق زدن
- چراغ اسمانی
- چراغ اسیا
- چراغ افسرده
- چراغ الله
- چراغ اه
- چراغ بادی
- چراغ باران
- چراغ بازی
- چراغ برافروختن
- چراغ بره
- چراغ بی مید
- چراغ تپه
- چراغ جهانتاب
- چراغ خواب
- چراغ داشتن
- چراغ دستی
- چراغ رفتن
- چراغ روغن چراغی
- چراغ گرفتن
- چراغ گل کردن
- چراغان کردن
- چرب بالا
- چرب دادن
- چرب داشتن
- چرب زبانی کردن
- چرب سخنی
- چرب غذا
- چربی کردن
- چرت و پرت کردن
- چرت چرت
- چرخ ابنوس
- چرخ ابگون
- چرخ اسیا
- چرخ اکبر
- چرخ بخار
- چرخ جوراب بافی
- چرخ نشین
- چرخ پنبه ریسی
- چرخ کوزه گری
- چرخ گرداندن
- چرخ گری
- چرخ گوشت خردکنی
- چرخه تیر
- چرزه خون
- چرم بر شدن
- چرم ساز
- چرم سوخته
- چرم فروش
- چرم چرم
- چرم کمر
- چرمه رنگ
- چرند و پرند گفتن
- چرند پرند
- چروک شده
- چرک دندان
- چرک مرد شدن
- چرک و خون
- چرک گرفتن
- چرک گوش
- چرکس خان
- چرکین شدن
- چز و فز
- چس فیل
- چست خیز
- چست رفتار
- چست شدن
- چست کمان
- چست گویی
- چشم انداز شدن
- چشم اور
- چشم باز کردن
- چشم باطل ساختن
- چشم بدست بودن
- چشم براه داشتن
- چشم خوردن
- چشم خون الود
- چشم روشن شدن
- چشم زخ
- چشم زخم دیدن
- چشم زخم رسانیدن
- چشم زنی کردن
- چشم سرخ کردن
- چشم سیاه کردن
- چشم سیل زن
- چشم شور داشتن
- چشم عریان
- چشم ودل سیر
- چشم وگوش بسته
- چشم پیش گرفتن
- چشم چرانی کردن
- چشم کردن
- چشم گرم ساختن
- چشم یاری داشتن
- چشمان شاه
- چشمه ادینه
- چشمه افتاب
- چشمه بار
- چشمه باران
- چشمه جوهر
- چشمه حبیب
- چشمه خاتون
- چشمه خانی
- چشمه دره دزد
- چشمه رج
- چشمه زن
- چشمه سادات
- چشمه سرد
- چشمه سفلی
- چشمه شاه جوب
- چشمه شوق
- چشمه طلا
- چشمه عاشق
- چشمه غریب
- چشمه غلام ویس
- چشمه غلام
- چشمه قط
- چشمه مادی
- چشمه مراد
- چشمه مروارید
- چشمه ملک
- چشمه میر علی
- چشمه نقل
- چشمه ولد
- چشمه ٔ راج محل
- چشمه ٔ عراق عجم
- چشمه ٔ چمن شاهی
- چشمه کاریز
- چشمه کاه
- چشمه کش
- چشمه گان
- چشمه گاه
- چشمه گز
- چشمه گچ
- چشمه گیلاس
- چشمهای پرده
- چشمک کردن
- چغ غری
- چغانه زن
- چفت و بند
- چفت پایه
- چقاکبود نقد علی
- چقندر اب
- چل بسم الله
- چل تاج
- چل تکه
- چل دختران
- چل صدهزار
- چلبی زاده
- چلمه سنگ بالا
- چله بستن
- چله داشتن
- چله ور
- چله کردن
- چله گرفتن
- چله گیر
- چلپ چلپ
- چلیپا داشتن
- چم اب
- چم استاد حسین
- چم امیرخان
- چم انجیر
- چم بطان
- چم بیان
- چم ترخان
- چم ترکان
- چم ترکمان
- چم تقی
- چم تنگو
- چم تپی
- چم حسین اباد
- چم حصار
- چم حیدر
- چم خاله
- چم خرم
- چم خلیفه
- چم رحمان
- چم رحیم
- چم رمضان
- چم ریحان
- چم ریز
- چم ریگ
- چم زالو
- چم زنگی
- چم سرخ
- چم سرخه
- چم سعدی
- چم سیاه
- چم سیدعلی محمد
- چم سیدمحمد
- چم شعبان
- چم صالحی
- چم صبی
- چم صفرعلی
- چم طاق
- چم عابدین
- چم عالی
- چم عزیز
- چم علیشاه
- چم عنایه
- چم فرج
- چم قرق
- چم قهرمان
- چم قوله
- چم لطفعلی خان
- چم لوچ
- چم محسن خان
- چم مراد
- چم مزرعه
- چم منی
- چم مهر
- چم مورت
- چم مولا
- چم میران
- چم میرزایی
- چم هاشم
- چم هندی
- چم پوش
- چم پیر
- چم چرود
- چم چنگ
- چم ژاب
- چم کاکا
- چم کرته
- چم کرد
- چم کریم
- چم کشکان
- چم کلان
- چم کلگه
- چم کنار
- چم کهریز
- چم کوکو
- چم گاو
- چم گرد
- چم گرداب
- چم گردان
- چم گردش
- چم گوساله
- چمر کوه
- چمن ارای
- چمن ارایی
- چمن اسوده
- چمن عزیز
- چمن لو
- چمن ملک حسن
- چمن گم کرده
- چمه بن
- چنار رود
- چنار زار
- چنار سرخ
- چنار سید محرم
- چنار شیخ
- چنار نار
- چنار و منار
- چنانه محمد
- چنبر دولابی
- چنبر زدن
- چند شکلی
- چندر بهان
- چنه سر
- چنگ بر دل زدن
- چنگ تیز کردن
- چنگ جای
- چنگ داشتن
- چنگ ساز کردن
- چنگ سرخ
- چنگ شدن
- چنگ قلاب
- چنگ نواختن
- چنگ و شنگ
- چنگ و چلاغ
- چنگ وار
- چنگال خوش
- چنگال زدن
- چنگل تیز کردن
- چنگل وا
- چنگه سر
- چه قسم
- چه مورچگان
- چه کندن
- چهار اجساد
- چهار برابر کردن
- چهار تار
- چهار تنگ
- چهار تکبیر زدن
- چهار جل
- چهار دانگ و نیم
- چهار رگ
- چهار زانو نشستن
- چهار شدن
- چهار صباح
- چهار صد یک
- چهار صنف حیوان
- چهار طاق افکندن
- چهار طوفان
- چهار نعل رفتن
- چهار پهلو گفتن
- چهار پول
- چهار چشمی پائیدن
- چهار کوکب
- چهار گوش شدن
- چهاربالش نه
- چهارده بالا
- چهارده چریک
- چهارده یک
- چهاز شک
- چهر بر چهر نهادن
- چهره ارای
- چهره خراش
- چهره ساختن
- چهره نما
- چهل اب
- چهل تخم
- چهل ته
- چهل حصار
- چهل درم
- چهل رز
- چهل زرعی عجم
- چهل سر
- چهل شنبه
- چهل و شش شاهی
- چهل و چهار پا
- چهل پای
- چهل پری
- چهل چراغ
- چو افتادن
- چو افکندن
- چو انداختن
- چو پیچیدن
- چوب بستن
- چوب خط زدن
- چوب دانه
- چوب زن
- چوب سفید
- چوب شوی
- چوب شکاف
- چوب نظر
- چوب پاره
- چوب پر
- چوب پوش
- چوب چوبی
- چوب کاو
- چوبه درق
- چور سر
- چوپ پست
- چوپی رقصیدن
- چوچوله بهم زن
- چوک زدن
- چوگان زن
- چوگان سیمین
- چوگان شدن
- چپ اندر قیچی
- چپ رفتن
- چپ مضراب
- چپ و راست کردن
- چپ چپی
- چپر پیچ
- چپق کش
- چپه که رود
- چچ هزاره
- چک بند
- چک و چانه زدن
- چک و چیل
- چک چکی
- چک کشیدن
- چکامه سرودن
- چکش خوردن
- چکمه سیاه
- چکن دوز
- چکنه بالا
- چکه چکه
- چگالی سنج
- چگر زن
- چگور چی
- چی تاب
- چی کست
- چیا کلان
- چیت ساز
- چیت و پیت
- چیتر یا
- چیتی جو
- چیده سر
- چیده و واچیده
- چیر بخت
- چیر جان
- چیر چنگ
- چیره بند
- چیره داشتن
- چیره کردن
- چیرگی کردن
- چیز خور شدن
- چیز دادن
- چیز نادیده
- چیش پش
- چیمه رود
- چین اب
- چین اندرون
- چین دادن
- چین دیار
- چین ماچین
- چین و شکن
- چین و ماچین
- چین و چروک
- چین و چگل
- چین پرچ
- چین پیدا کردن
- چین چین
- چین کردن
- چینه دانه
- چینه کش
- چینی بند زدن
- چینی جان
- چینی نواز
- چینی نگار