فرهنگ فارسی - صفحه 1297
- مبالغه امیز
- مبدع تبریزی
- مت اخی
- متارکه کردن
- متغیر شدن
- متفکر شدن
- متل گو
- متلون المزاج
- متنازع فیه
- متهم گونه
- متوازی السطوح
- متوکل ثانی
- مثال دادن
- مثل راندن
- مجاز شمردن
- مجازات دادن
- مجازات یافتن
- مجال داشتن
- مجال یافتن
- مجاهد شاه
- مجاورت کردن
- مجذوب همدانی
- مجری داشتن
- مجسمه ریز
- مجلس ارا
- مجلس ارای
- مجلس ارایی
- مجلس افروز کردن
- مجلس ساختن
- مجلس گرمی
- مجمر دار
- مجموع دل
- مجنی علیه
- مجه وا
- مجوسی اهوازی
- محاصره دادن
- محال سبعه
- محال طلب
- محال له
- محال گویی
- محبت امیز
- محترم زاده
- محراب خوان
- محسن اباد
- محسن تبریزی
- محشر قد
- محشر کردن
- محضر داری
- محضر نامه
- محمد حسین اباد
- محمد گپ
- محمدزمان خان
- محمل بستن
- محمل راندن
- محمود اباد
- محمود زهی
- محمود همت
- محمود کلاهی
- محمود کیان
- محنت اگین