فرهنگ فارسی - صفحه 1296
- ماست دان
- ماست مایه
- ماش دارو
- ماشین خانه
- ماشین پا
- ماشین کردن
- ماضی بن
- مافی نفس الامر
- مافی و نانکلی
- مال اباد
- مال ان
- مال محمد صالح
- مالک اباد
- مامور کردن
- مان بذ
- مانده گشته
- مانع امدن
- مانند شدن
- مانوی طبع
- ماه ابر کوهان
- ماه افرید
- ماه شمار
- ماه پار
- ماهان مه
- ماهانه سر
- ماهر شدن
- ماهوت پاک کن
- ماهی اباد
- ماهی خور
- ماهی زهره
- ماهی سرخ کن
- ماهی مراتب
- ماهی چین
- ماهی گوش
- ماچ کردن
- ماکیان فلک
- مایتعلق به
- مایل شدن
- مایل کردن
- مایه رفتن
- مایه سوز شدن
- مایه کاری
- مایه گاو
- مباح کردن
- مبادرت کردن
- مبارک اباد
- مبارک ترکی
- مبارک خواجه
- مبارک داشتن
- مبالغه امیز
- مبدع تبریزی
- مت اخی
- متارکه کردن
- متغیر شدن
- متفکر شدن
- متل گو
- متلون المزاج
- متنازع فیه
- متهم گونه
- متوازی السطوح