دیوث

دیوث

کلمه «دیوث» در زبان فارسی و فرهنگ عامه، یک واژه بسیار منفی و تحقیرآمیز است که برای توصیف مردی به کار می‌رود که نسبت به ناموس و همسر خود بی‌تفاوت یا بی‌اعتنا باشد و اجازه دهد دیگران به همسر یا خانواده‌اش بی‌احترامی کنند یا رابطه نامشروع داشته باشند. این مفهوم در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف به عنوان یک صفت منفی به کار می‌رود و به مردانی اطلاق می‌شود که نسبت به رفتارهای غیر اخلاقی یا خیانت همسر خود بی‌تفاوت هستند یا به راحتی این مسائل را می‌پذیرند.

ویژگی‌ها و معانی مرتبط:

عدم غیرت: دیوث به معنای فقدان غیرت مردانه است؛ یعنی مردی که نسبت به وفاداری همسر خود حساسیت ندارد و به راحتی می‌گذارد که همسرش با دیگران رابطه داشته باشد. این ویژگی نشان‌دهنده یک نوع بی‌توجهی به ارزش‌های خانوادگی و روابط عاطفی است که می‌تواند به تخریب بنیان خانواده منجر شود.

تأثیرات اجتماعی: در بسیاری از فرهنگ‌ها، دیوث بودن به عنوان یک صفت منفی تلقی می‌شود و ممکن است به فرد آسیب‌های اجتماعی و روانی وارد کند. این صفت می‌تواند منجر به طرد اجتماعی، کاهش اعتبار فرد در جامعه و حتی مشکلات در روابط شخصی و خانوادگی گردد. همچنین، این امر می‌تواند تأثیرات منفی بر روی فرزندان و نسل‌های آینده نیز داشته باشد.

معانی فرهنگی: این کلمه در فرهنگ‌های شرقی، به خصوص در جوامع سنتی، یک ناسزا و توهین بسیار شدید به حساب می‌آید و بیانگر خشم و سرزنش نسبت به کسی است که «ناموس‌پرستی» را رعایت نمی‌کند.

لغت نامه دهخدا

دیوث. [ دَی ْ یو ] ( ع ص ) قواد. دیبوب. آنکه مردان را بر زن خود وارد کند. آنکه درباره زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد. این واژه از زبان سریانی است و معرب شده است. ( از تاج العروس ). کسی که درباره زن خود غیرت نداشته باشد. پزوند.دراره و دنگل. ( ناظم الاطباء ). قرطبان. کلتبان. قندع. ( منتهی الارب ). مرد بی غیرت. ( مقدمه لغت میرسید شریف جرجانی ). قواد. ( قاموس فیروزآبادی ). بی غیرت و بی حمیت و در رساله معربات نوشته که این معرب است در اصل دیوث بتخفیف تحتانی و تاء فوقانی بود و بعضی نوشته اند که دیوث بمعنی کسی که زن خود را بدیگران دهد. ( غیاث ) ( آنندراج ). بی رشک. ( تفلیسی ) ( مهذب الاسماء ) ( زمخشری ) ( دهار ). بی ننگ. ( دهار ). بنابگفته جوالیقی این کلمه عبری و یا سریانی است. ( المعرب جوالیقی ص 155 ). زن جلب. قرمساق. جاکش. زن بمزد. قرنان. ممانی. کشخان. معرس. قواد بر عیال خود و بر اهل خود. بی رشک. بچشم خودبین. شاخدار. بی عار. ( یادداشت مؤلف ):
چون سبب کردی کشیدی سوی خویش
مثل آن را پس تو دیوثی ز پیش.مولوی.هرکسی که... یکی از زنان مصطفی ( ص ) یا دیگر انبیاء راتهمت نهد ملحد و کافر و ملعون باشد... از بهر آنکه رسول ( ص ) را دیوث گفته باشد. ( النقض ص 83 ).

فرهنگ معین

(دَ یّ ) [ ع. ] (ص. ) بی غیرت.

فرهنگ عمید

مرد بیغیرت، مردی که دربارۀ زن خود غیرت و تعصب نداشته باشد.

فرهنگ فارسی

مردبی غیرت، مردی که درباره زن خودتعصب ندارد
( صفت ) مرد بی غیرت درباره زن خویش بیرشک.

ویکی واژه

بی غیرت

جمله سازی با دیوث

پرهیز کن از خواهر و از دختر و زن تا حیز و دیوث و قلتبانت نکنند
چون سبب کردی کشیدی سوی خویش مثل آن را پس تو دیوثی و بیش
چو مرد از زن به خوشخویی کشد بار ز خوشخویی به دیوثی رسد کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت