کلمات لغت نامه دهخدا - صفحه 93
- گهر نثار
- گهراز
- گهربار
- گو یار
- گوادالوپه
- گواردنی
- گواه لباسی
- گوجان
- یاکوتی
- متیاس
- مجاب شدن
- مجابات
- مجادلات
- مجالی
- مجاوری
- مجدالدین بغدادی
- مجدالدین
- مجدوله
- مجر
- مجرمیت
- مجروح شدن
- مجروح کردن
- مجسد
- مجلدات
- مجمره دار
- مجمره سوز
- مجمع النورین
- مجموعات
- مجو
- مجیدیه
- محا
- محال علیه
- محاله
- محاورات
- محاکا
- محجوبی
- محدثین
- محرومی
- محرکات
- محری
- محصولات
- محضرم
- محمد اخباری
- محمد ثالث
- محمد حسن خان
- محمد عمر
- محمدان
- محمدبیک
- محمود اول
- محو شدن
- محو گردیدن
- مخائل
- مختدع
- مخترعات
- مختم
- مخروش
- مخضب
- مخلقه
- مخمره
- مداخلات
- مداخله گر
- مداره
- مداک
- مداینی
- مدب
- مدح سرا
- مدح نیوش
- مدحت نگار
- مدحت نگاری
- مدحت گوی
- مدک
- مدیان
- مدیر داخلی
- مدیری
- مدینا
- مذکوره
- مراب
- مرادبیگی
- مرامنامه
- مرتفعات
- مرتن
- مردانقم
- مردم در
- مردم دوست
- مردم زاد
- مردم شماری
- مرده کشی
- مرزن
- مرسیه
- مرطوبی
- مرغ بی بال
- مرغ زرین
- مرغ مقلد
- مرغوبیت
- مرقس
- مرقعات
- مرمره
- مرمریت
- مرن
- مرو شاهجان
- مرواری
- مرودشت
- مروک
- مرچ
- مرکبه
- مرکزوار
- مرکوری
- مرگور
- مرگید
- مری کردن
- مریم صفت
- مریم عمران
- مزاحت
- مزارات
- مزخرفات
- مزدبگیر
- مزدقانی
- مزدکیان
- مزنگ
- مزینانی
- مساری
- مساله
- مسامات
- مسامحه کار
- مسبل
- مست کننده
- مستثنیات
- مستحاضه
- مستقله
- مستنصریه
- مستکبرین
- مسجد اعظم
- مسجد شاه
- مسجد علی
- مسعودیان
- مسقط الراس
- مسلمات
- مسمر
- مسمریسم
- مسولیت
- مسوولیت
- مسکور
- مسکین نواز
- مسکینی
- مسگری
- مشتاق وار
- مشرفی
- مشعله داری
- مشعله
- مشنو
- مشهدسرا
- مشهوری
- مشک بیزی
- مشک سای
- مشک سود
- مشکوری
- مشکوی
- مشکین جو
- مشکین رسن
- مشگین خاوری
- مشگین شهر
- مشیز
- مصادرات
- مصراعی
- مصطفائی
- مصلحت بینی
- مصوته
- مصیبت خانه
- مضافتی
- مطالق
- مطبع
- مطنطن
- مظلمت
- مظلومانه
- مظهریت
- معادا
- معاذ رازی
- معالجت
- معاملگی
- معانقه
- معبری
- معتمدالدوله
- معجمه
- معدن شناس
- معدنچی
- معرضه
- معزالدین
- معشش
- معقولی
- معلق شدن
- معلم کلایه
- معلوف
- معلوم شدن
- معموره
- معمیات
- معنویه
- معنی پذیر
- معین الملک
- مغالطات
- مغانک
- مغدان
- مغرضانه
- مغز کاو
- مغستان
- مغلوبی
- مغین
- مفام
- مفتریات
- مفخرت
- مفعولات
- مفلسی
- مفهم
- مقابح
- مقالت
- مقالی
- مقبلی
- مقبول قول
- مقدس اردبیلی
- مقدونیایی
- مقعده
- مقیش
- ملا هادی سبزواری
- ملائی
- ملامت زدگی
- ملانصرالدین
- ملاوی
- ملایک سرشت
- ملایی
- ملتان
- ملحونات
- ملحی
- ملطه
- ملطی
- ملطیه
- ملهمه
- ملوند
- ملونی
- ملوک طوایف
- ملک اباد
- ملک الصالح
- ملک جهان
- ملک خوی
- ملک خویی
- ملک طبع
- ملک طلعت
- ملک فره
- ملک نهاد
- ملک پرور
- ملک گیر
- ملکاری
- ملکش
- ملکوتیات
- ملکیه
- ملیتوپل
- ملیجه
- ممان
- ممتثل
- ممفیس
- مملان
- مملوکی
- من جانب
- من جمله
- من غیر
- منا
- منافقین
- منتخبات
- منتفخ
- منتور
- منجمی
- مندر
- مندس
- مندلی
- مندلیف
- منزل شناس
- منسوبه
- منسیوس
- منشتر
- منصورخانی
- منطقا
- منعش
- منفرجه
- منوجان
- منوش
- منوچهری
- منک
- مهارلو
- مهتر نسیم
- مهد علیا
- مهر جستن
- مهر روی
- مهر فروز
- مهر گسل
- مهراباد
- مهرام
- مهرانی
- مهرم
- مهره فروشی
- مهرگیا
- مهرین
- مهمان پرستی
- مهمان کشی
- مواجهت
- مواجید
- موتر
- موتو
- موتور دار
- موج به موج
- موج زدن
- موحدین
- مور خوار
- مورت
- مورز
- مورکه
- موریانی
- موریس
- موریون
- موزار
- موزه دوز
- موزه دوزی
- موسایی
- موسی الکاظم
- موسی خورنی
- موسی دست
- موسیان
- موغان
- موقوف کردن
- مولایی
- مولده
- مولوخ
- موم روغن
- مونتوبان
- مونق
- مونوتایپ
- مونی
- موه
- موهل
- موو
- موچ
- موچک
- موژان
- موکش
- موکنان
- موی برکندن
- موی بند
- موی بندی
- موی شکافی
- موی میان
- مچاله کردن
- مژده ده
- مژدگان نامه
- مکابیان
- مکاتبت
- مکاشفت
- مکبود
- مکله
- مکناس
- مکونگ
- مکینا
- مگس گیر
- مگسی
- می بر سر
- می به
- می خور
- می خوردن
- می سرشت
- می سی سی پی
- میاب
- میاره
- میان سر
- میان شهر
- میان پا
- میان پشته
- میانین
- میبد
- میبدی
- میبل
- میتو
- میثمی
- میدانی
- میر محمد
- میراث خوارگان
- میراحمدی
- میرزا محمد علی
- میرزا نصیر
- میرزا نظام
- میرزای شیرازی
- میرم
- میرمیرو
- میرویس
- میرین
- میسل
- میسو
- میسوری
- میش خاص
- میش سر
- میشه پاره
- میشه
- میشگان
- میلاجرد
- میلک
- میمند
- میمون رای
- میمونک
- مینا رنگ
- مینق
- میهمانسرا
- میهه
- میوه خور
- میوه فروشی
- میکال
- میکروتوم
- میکلسن
- میگساری
- ناطق اصفهانی
- ناظم الدوله
- نامال
- نان خوردن
- ناهشیاری
- نسبت داشتن
- نسبتی
- نسبه
- نسبو
- نستردن
- نسیه کردن
- نشابوری
- نشاه
- نشاید
- نشتا
- نشتیفان
- نشرات
- نشست و خفت
- نشلج
- نشناخت
- نشه
- نشوی
- نشکسته
- نصار
- نصرتی
- نصیحت گوی
- نصیرالدوله
- نصیرالدین
- نصیف
- نظائر
- نظاره کردن
- نظاره کنان
- نظاره گاه
- نظام الدین
- نظامیه
- نظر باختن
- نظر داشتن
- نظر کردن
- نظم دادن
- نعره وار
- نعش کشی
- نعل زدن
- نعلکی
- نعمت شناسی
- نعمت نشان
- نغز پیکر
- نغز کار
- نغز کاری
- نغمه پردازی
- نغمه گری
- نفت سفید
- نفت سیه
- نفس درازی
- نفس دزدیدن
- نفس سوخته
- نفس شکستن
- نفس پرستی
- نفس پروری
- نفس کشتن
- نفس کل
- نفس کلی
- نفط سیه
- نفع گرفتن
- نفهمیده
- نفوز
- نقب افکن
- نقب زدن
- نقده دوزی
- نقره ای
- نقش ساز
- نقش پذیری
- نقش کردن
- نقطی
- نقنه
- نم داشت
- نماز کردن
- نمایان شدن
- نمشیر
- نمودی
- نمک خوردن
- نمک خورده
- نمک سودن
- نمک فشان
- نمین
- ننهاده
- ننوشتن
- نه خوش
- نه نه
- نه گوشه
- نها
- نهارخوری
- نهال پرور
- نهرواله
- نهروان
- نهند
- نهید
- نو گرفت
- نوات
- نواسا
- نواله خواری
- نوایی
- نوبان
- نوبت زن
- نوبت زنی
- نوبتی دار
- نوبندگان
- نوبه نو
- نوجه ده سادات
- نوحه سرایی
- نوحه کردن
- نوحه کنان
- نوحه گری
- نوخطی
- نودشه
- نودمین
- نودهک
- نوذری
- نور فزای
- نور که
- نورالحسن
- نورمال
- نوروز عجم
- نورپاش
- نوشدن
- نوشیده
- نوشین دهان
- نوع دوستانه
- نوغاب خور
- نوو
- نوپر
- نوژه
- نوک جنوب
- نویره
- نویسان
- نکاستنی
- نکته شناسی
- نکته پروری
- نکته چینی
- نکته گو
- نکشته
- نکو خصال
- نکو خوی
- نکو خویی
- نکو دار
- نکو دیدار
- نکو سرشتی
- نکو طلعت
- نکو فهم
- نکو چشمی
- نکو کردار
- نکو کیش
- نکوبین
- نکوفته
- نگ
- نگار پرست
- نگاه داشت
- نگرفتن
- نگوساری
- نیار
- نیارک
- نیان
- نیاوران
- نیایش کنان
- نیایشگاه
- نیایشگری
- نیدل
- نیزه ای
- نیس
- نیسابوری
- نیست بند
- نیش زنی
- نیفتادن
- نیل داغ
- نیل رنگ
- نیم خام
- نیم خنده
- نیم ره
- نیم سخت
- نیم سفت
- نیم نگاه
- نیمه خام
- نیمه رسمی
- نینو
- نیک اختیاری
- نیک بین
- نیک خواهی
- نیک خوی