فرهنگ فارسی - صفحه 1217
- توشه ٔ راه
- توطئه داشتن
- توطئه دیدن
- توقع کردن
- توقیع کردن
- توله ار
- تولک اب
- تولیت دادن
- توهم کردن
- توپ گرفتن
- توچی پایه بست
- توکل اباد
- تپ تپو
- تپاله زن
- تپه حسین خان
- تپه خرس
- تپه داراب خان
- تپه دز
- تپه سی دلیک
- تپه شاه طوطیان
- تژ اتی
- تک افتادن
- تک و پوی زدن
- تکاپوی کردن
- تکریم کردن
- تکفیر کردن
- تکلیف شدن
- تکلیف کش
- تکویر کردن
- تکیه داشتن
- تکیه ساختن
- تکیه نشین
- تگ و تاب
- تی تی پریزاد
- تی تی کاکا
- تی تیش
- تی سونک
- تی کرت
- تیب و شیب
- تیر شکاف
- تیرباران رفتن
- تیرباران گرفتن
- تیره باقری
- تیره خال
- تیره فش
- تیرک زدن
- تیز بو
- تیز خیز
- تیز دادن
- تیز دریافت
- تیز دهان
- تیز شوق
- تیز قدم
- تیز کین
- تیز گوئی
- تیز گونه
- تیزی کردن
- تیع تیع
- تیغ ازمائی
- تیغ اورد