لغت نامه دهخدا - صفحه 20
- خادم
- خاستگاه
- خانقاه
- خداوند
- خطف
- خفت
- خلیفه
- خم
- عام المنفعه
- عطر
- علی ای حال
- عوام
- غایب
- الک
- انکارناپذیر
- حور
- خراج
- خزان
- خشک
- خمر
- منشا
- منکر
- مهریه
- مور
- بیش تر
- بیز
- بیفایده
- تأمل کردن
- تأکید
- تام
- تاکید
- تجسم
- حرف تعریف
- توهیم
- سد کردن
- سیاله
- حافظ کوفی
- ملا حسین کاشفی
- ام حلس
- بیته
- خواهر مادری
- شواذ
- انساج
- تجمل
- تجمیع
- تراس
- ترکش
- تشنه
- تصمیم گرفتن
- تلخیص
- شوش
- طغیان
- ظاهری
- رش
- آمريكا
- بدان
- اشراف
- آتم
- دودمان
- دادار