این کلمه در زبان فارسی معانی متنوعی دارد از جمله:
آویخته شده یا آویزان: معلق به اشیاء یا موجوداتی اشاره دارد که به طور مستقیم به چیزی آویخته شدهاند یا در وضعیت آویزان قرار دارند. این حالت میتواند شامل اشیاء فیزیکی باشد که به دلیلی مشخص از یک نقطه آویزان شدهاند و از زمین فاصله دارند. این واژه به نوعی احساس ناپایداری و عدم اتصال کامل به زمین یا بستر مشخص را القا میکند.
برکنار شده از خدمت: در این کاربرد، معلق به حالتی اشاره دارد که فردی از مقام یا شغل خود برکنار شده است و به نوعی در وضعیت معلق قرار گرفته است. این ممکن است به دلایل مختلفی از جمله مشکلات انضباطی، عدم کارایی یا نیاز به بررسی بیشتر رخ دهد. این وضعیت به نوعی به احساس عدم قطعیت و بیسرنوشت بودن اشاره دارد که ممکن است برای فرد ایجاد شود.
حرکت جستن به هوا: معلق به حرکتی اشاره دارد که در ورزشهای خاص یا نمایشهای هنری مانند ژیمناستیک یا آکروباتیک انجام میشود. این حرکت شامل جست و خیز در هوا و یا چرخش به طور هماهنگ است و به فرد این امکان را میدهد که دوباره با پاها به زمین برگردد. این نوع حرکت به توانایی جسمی و تکنیکهای ویژه نیازمند است و نشاندهنده قدرت و انعطافپذیری فرد است.