کلمه عمیق در زبان فارسی به معنای داشتن عمق یا عمیق بودن است و می‌تواند در جملات به شیوه‌های مختلفی به کار رود. این واژه به صفات و ویژگی‌هایی اشاره دارد که عمق زیادی دارند و به عنوان صفتی می‌تواند با اسم‌ها ترکیب شود. همچنین این واژه می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات نیز مورد استفاده قرار گیرد و به صورت مجازی نیز به کار رود. رعایت نگارش صحیح و استفاده از علامت‌های نگارشی در جملاتی که شامل این کلمه هستند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این کلمه می‌تواند در جملات توصیفی برای بیان احساسات یا وضعیت‌ها به کار رود.
عمیق
لغت نامه دهخدا
زین بحر عمیق جان بدر برد
آن کس که هم از کنار برگشت.سعدی.- بحر عمیق و بئر عمیق؛ دریا و چاه قعیر و دورتک. ( از اقرب الموارد ).
- سکوت عمیق؛ سکوت تام. ( فرهنگ فارسی معین ). که آوا از کس یا چیزی برنیاید. که صدای بال مگس شنیده شود.
- طریق عمیق؛ راه دور یا راه دراز. ( از اقرب الموارد ).
- فج عمیق؛ دره دورتک و دراز. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ).
- نفس عمیق؛ نفسی که هوا را به اعماق ریه برد. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] دارای دقت و تلاش ذهنی، دارای معانی بلند.
۳. (اسم ) (ادبی ) در عروض، از بحور شعر بر وزن فاعلن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ژرف دارای عمق گود. یا سکوت عمیق. سکوت تام. یا نفس عمیق. نفسی که هوا را با اعماق ریه برد.
دانشنامه اسلامی
معنی لُجَّةً: آبی عمیق و فراوان - جایی که آب در آن موج می زند
معنی لُّجِّیٍّ: بسیار عمیق - متلاطم (کلمه بحر لجی به معنای دریای پر موجی است که امواجش همواره در آمد و شد است و لجی منسوب به لجه دریا است که همان تردد امواج آن است)
معنی جَهَنَّمُ: جهنّم - دوزخ (اسمی است از اسمای آتش آخرت. بعضی گفتهاند این لفظ از قول عرب که به چاه بسیار عمیق جهنام میگوید اخذ شده. بعضی دیگر گفتهاند که این کلمه لغتی است فارسی که در زبان عربی شایع شده است. )
ریشه کلمه:
عمق (۱ بار)
«عمیق» از مادّه «عُمْق» در اینجا به معنای دور است.
. عمق در اصل به معنی گودی است «بِئْرعَمیق» چاهی است که ژرف و عمیق باشد. در راه دور نیز به کار رفته، مراد از فّج عمیق راه دور است «عمق الطریق و المکان:بعد و طال» این کلمه فقط یکبار در قرآن مجید یافته است.
جملاتی از کلمه عمیق
اسیر چاه زنخدان تست یوسف دل مگر که زلف تواش برکند ز چاه عمیق
قطره اشک مرا خوار مبین ای زاهد حذر ای مورچه زین قطره که بحریست عمیق
خوب‌تر زان دیده بودند آن فریق لیک زین رفتند در بحر عمیق
