لغت نامه دهخدا - صفحه 39
- دنگ
- روسپی
- سبلان
- قول
- مر
- ملت
- نازک خیالی
- گران کیسه
- بلگنجک
- بدمنش
- تیپا خوردن
- غرض و مرض
- غرشیده
- نقاب پوش
- خزومه
- ورا
- والدین
- واسطه
- وابستگی
- هورا
- هوت
- هخامنشی
- هار
- نیز
- نوع
- نهیب
- نهی
- نهنگ
- نهاده
- نفر
- نسک
- نساء
- نزاع
- ناک
- نال
- ناربن
- نا
- مقامی
- مفسر
- مغ
- معمار
- معدوم
- مصنوعی
- مصمم
- مشاورت
- مسلماً
- مسلما
- مسخره
- مستراح
- مساوی
- مساحقه
- مزگ
- مردمک
- مردمان
- مراجعه
- مدیوم
- مدیرعامل
- مدام
- بدره
- بدذات