لغت نامه دهخدا - صفحه 271
- مُهر
- محاصره
- فابریک
- ناگزیر
- آلهه
- گرجی
- آرمیس
- ارسام
- پَل
- فصل
- میضاه
- قشذه
- اموان
- افزاز
- عنایت گذار
- الواحات
- زعفران
- حیرت
- شؤوزه
- دخفندونی
- نسیه خریدن
- غالیچه
- نیکوبختی
- حکایت کردن
- برالیک
- ارتقان
- ناسزه
- مبحر
- مزاد که
- مصاری
- ازرباب
- بازقن
- سر دروا
- زعقوقه
- قفیز طحان
- گزرد
- سرعوب
- ذات الحبک
- دهکان دهکان
- باکیادس
- پیهی
- لاکیادها
- کلکلیچه
- جام فیروز
- شوهر مادر
- خریطه ٔ شطرنج
- حسین فهری
- بینبر
- نمکینی
- کوتابه
- محصلین
- تسبند
- قلاچوری
- بنت کعب
- درنگانه
- سخن یاب
- غالالوطی
- انتکات
- خودستان
- قمنانه