فرهنگ فارسی - صفحه 53
- ریگی
- ماهد
- خلق کردن
- زاینده
- شرایط
- پشتیبان
- اسنا
- اناث
- پابرجا بودن
- بی نشاط
- رایا
- صید کنان
- سامین
- قشاع
- پاچیدن
- ایول
- توصیه
- مشابه
- سانا
- صیاغت
- پای افزار
- سعادتمند
- میرزا
- مانحن فیه
- ملول
- نورد
- پست
- خم کردن
- سازگاری
- بساک
- افریننده
- گستاخ
- خواری
- لوسیفر
- ازرده خاطر
- خوش اندام
- سگوند
- درخشندگی
- خشوک
- عصاره
- دف
- دار و ندار
- متناوب
- ضمین
- بنی طرف
- فقیر
- متعاقبا
- جیحون
- کولیوند
- هجر
- انفال
- خوش اخلاق
- جدال
- حدیثه
- حلیمه
- زرتشت
- نعامه
- مصطفی
- طاهره
- ربابه