کلمات فرهنگ فارسی - صفحه 168
- خالق پسند
- خاله بازه
- خاله وارسی
- خالو زاده
- خالی خواستن
- خالیجی زاده
- خام اندیش
- خام بغا
- خام جرد
- خام روئینه خم
- خام شوب
- خام عقلی
- خام گرفتن
- خامالاون مالس
- خامش ماندن
- خامه اقطی
- خامه رانی
- خامه ٔ ازل
- خامه ٔ افشان
- خامه ٔ تصویر
- خامه ٔ حکاک
- خامه ٔ دوزبان
- خامه ٔ ریگ
- خامه ٔ زرین
- خامه ٔ سحرساز
- خامه ٔ فولاد
- خامه ٔ مو
- خامه ٔ گوهرنثار
- خاموش بلخی
- خاموش سار
- خاموش هندی
- خاموش گریستن
- خاموشی گزیدن
- خان ابرار
- خان اخه
- خان باباکندی
- خان بهادرخان
- خان تپه ٔ ثانی
- خان حصاری
- خان دورو
- خان رباط
- خان طاووس
- خان ماهی
- خان نجار
- خانان خوقند
- خاندان طغاتیمور
- خانق الکرسنه
- خانقاه اسدیه
- خانقاه اسکافیه
- خانقاه اندلسیه
- خانقاه باسطیه
- خانقاه بلاط
- خانقاه خاتونیه
- خانقاه خاکساریه
- خانقاه مجدالدین
- خانقاه نورالدین
- خانم بازی کردن
- خانم حوریه
- خانم خانما
- خانم سه لک
- خانه برانداختن
- خانه بستن
- خانه خمیر
- خانه خودی
- خانه رمیده
- خانه روفتن
- خانه سری
- خانه سوزاندن
- خانه فرورفتن
- خانه قائد
- خانه قائدی
- خانه قلعه خانه
- خانه مرغزار
- خانه ٔ بیکسی
- خانه ٔ ترازو
- خانه ٔ تصویر
- خانه ٔ دندان
- خانه ٔ راستان
- خانه ٔ زمستان
- خانه ٔ زنبور
- خانه ٔ زنجیر
- خانه ٔ ستاره
- خانه ٔ شطرنجی
- خانه ٔ طنبور
- خانه ٔ عطارد
- خانه ٔ فانوس
- خانه ٔ معمور
- خانه ٔ مورچه
- خانه ٔ نیشکر
- خانه ٔ پرباد
- خانه ٔ کردگار
- خانه ٔ گداها
- خانه پرداختن
- خانه پرستی
- خانه پرستیدن
- خانه کهدان
- خانگاه کمان
- خانگی محال
- خانگی کوتل
- خانی اختاجی
- خانی بیک
- خاور اباد
- خاوره کوتل
- خاوری تونی
- خاوری سمنانی
- خاوری مناستری
- خاوری هروی
- خاک الودن
- خاک برلب
- خاک تنباکو
- خاک زرگری
- خاک سنبه
- خاک سپاسی
- خاک شفا
- خاک صوفی حمید
- خاک لیس
- خاک لیوه
- خاک مال شدن
- خاک مالی شدن
- خاک مالی کردن
- خاک مقل
- خاک پاشیدن
- خاک پیراستن
- خاک پیرزن
- خاک یرد
- خاکستر دله
- خاکستر گونی
- خاکه اره
- خاکه تنباکو
- خاکه توتون
- خاکه فیروزه
- خاکه مومیائی
- خاکی کاشغری
- خای تیمور
- خای فدنغ
- خای لای تخن
- خایه بردار
- خایه داشتن
- خایه دانه
- خایه دیس
- خایه نهادن
- خایه ٔ ابلیس
- خایه ٔ غلامان
- خباز بالا
- خباشات العیش
- خباشات الناس
- خبث الذهب
- خبر افتادن
- خبر فرستادن
- خبر پرسنده
- خبر پژوه
- خبر کاذب
- خبره نامه
- خبره پسند
- خبز الحواری
- خبز الضفادع
- خبه نمودن
- خبه گشتن
- خبیث الطعمه
- خبیده بادام
- خبیر السلطنه
- خبیر بودن
- خبیری بیک
- ختاه نامه
- ختم السنه
- ختم گذاشتن
- ختم گشتن
- ختن دریا
- ختنه ناکرده
- ختنه کنان
- خجالت الود
- خجالت اوردن
- خجالت زدگی
- خجسته شیم
- خجسته ٔ سرخسی
- خجل ماندن
- خجل یافتن
- خجلت گری
- خجک زدن
- خجیر کلا
- خدا بیامرزی
- خدا فروشان
- خدا مشرب
- خدا ناپسندانه
- خدا ناپسندی
- خدا نگاهدار
- خدا نگهداری
- خدا پسندی
- خدا کشان
- خدائی فروشان
- خدائی کردن
- خدابخش اباد
- خدات زاده
- خداخدا داشتن
- خداخواهی شدن
- خداش دارمی
- خداع الرجال
- خداوند اباد
- خداوند کشنده
- خدای فروش
- خدای فروشان
- خدای پرستیدن
- خدر بیگ
- خدر خوانی
- خدرجک ثانی
- خدعه امیز
- خدعه کردن
- خدیجه الست
- خدیجه الشاهجانیه
- خدیع کرمانی
- خذابود فامی
- خذر نوه
- خر دراز بستن
- خراب ابادکن
- خراب معتصم
- خرابه ٔ رضی
- خرابه ٔ قادرلو
- خرابه ٔ مشهد
- خرابه ٔ کند
- خرابی بار اوردن
- خراج اباد
- خراج الموظف
- خراج جید
- خراج گزاردن
- خراس میس
- خراسان پشته
- خراشگفت پایین
- خراشیده گردیدن
- خراط کلا
- خران گور
- خربزه بریدن
- خربزه طلخک
- خربزه ٔ ابوجهل
- خربزه ٔ تلخ
- خربزه ٔ روباه
- خربزه ٔ شامی
- خرت بچند
- خرتوخر شدن
- خرج بالادستی
- خرج جیب
- خرج دررفته
- خرد انگارشی
- خرد باریدن
- خرد برگ
- خرد داشتن
- خرد ریش
- خرد سالگی
- خرد سبلت
- خرد شکم
- خرد غاقله
- خرد چاهک
- خرد کاربند
- خرد کوفتن
- خرد کوهان
- خرد کیشی
- خردار اردشیر
- خردل ابیض
- خردل بری
- خردل خوری
- خردل زده
- خردل شهری
- خردل صحرائی
- خردل فارسی
- خردمند گشتن
- خرده ادیم
- خرده اهن
- خرده باج
- خرده خرجی
- خرده خری
- خرده زمرد
- خرده سنجی کردن
- خرده فروختن
- خرده مروارید
- خرده مقوا
- خرده نجاری
- خرده نگرشی
- خرده نگری
- خرده هیزم
- خرده کافور
- خردک نگرشی
- خردکوهان شدن
- خرز چینی
- خرز یمانی
- خرس بغو
- خرس سار
- خرس کلمیه
- خرس کهتر
- خرس گنده
- خرسه بغو
- خرسک باختن
- خرسک باز
- خرط کار
- خرف خوی
- خرف شدن
- خرق اجماع کردن
- خرقان بکشلو
- خرقان قتلو
- خرقانه ٔ علیا
- خرقه از پوشیدن
- خرقه درانداخته
- خرقه ساختن
- خرقه سازی
- خرقه سوزی
- خرقه فکندن
- خرقه ٔ انجم
- خرقه ٔ ملون
- خرقه گشتن
- خرم دینیه
- خرم شاه سلطان
- خرم مازندرانی
- خرما خارک
- خرما هندو
- خرمابه رود
- خرمای ابوجهل
- خرمای اربه
- خرمرد رند
- خرمن بان
- خرمن رویه
- خرمن کلا
- خرمن کوفته
- خرمند چال
- خرمی نمودن
- خرنوب الشوک
- خره شاپور
- خره ٔ اردشیر
- خره ٔ خشت
- خره ٔ سنگ
- خروب البحر
- خروب الجن
- خروس اباد
- خروس دشتی
- خروس دورگ
- خروسان طاووس دم
- خروسو قلا
- خروسی شمالی
- خروش برامدن
- خروشان کردن
- خروپف کردن
- خرچی خبر
- خرک رود
- خرک کتف
- خرگاه ازرق
- خرگاه گاو پشت
- خرگه گاوپشت
- خرگوش اباد
- خرگوش ناک
- خری برده رشان
- خری عاقلان
- خریدار گردیدن
- خریط مریط
- خریطه ٔ شطرنج
- خزان اباد
- خزانه العرب
- خزانه ٔ تفنگ
- خزانه ٔ حمام
- خزانه ٔ کتب
- خزعل اباد
- خزینه ٔ حمام
- خسته کنندگی
- خستو شدن
- خسر بره
- خسر خواجه
- خسر پوره
- خسران دیده
- خسرو ائین
- خسرو ارزمقان
- خسرو اسیابان
- خسرو اشغانی
- خسرو بهمنی
- خسرو دیوزاد
- خسرو سابور
- خسرو سریر چهارم
- خسرو سلاحی
- خسرو سپرغم
- خسرو شاذ قباد
- خسرو شافیروز
- خسرو شنوم
- خسرو منش
- خسیس رتبه
- خسیس شمردن
- خشت تابه
- خشت فروختن
- خشت فروشی
- خشت قالب زدن
- خشت قمار
- خشت مالی کردن
- خشت مالیدن
- خشت پزی
- خشتک سرکشیدن
- خشثر پوان
- خشخاش اسود
- خشخاش بحری
- خشم اوری
- خشم اوریدن
- خشم زدا
- خشم نابایست
- خشم ناجایگاه
- خشم هودو
- خشم چروم
- خشمناک کردن
- خشن بارانی
- خشن درق
- خشنی یرش
- خشک افزار
- خشک بور
- خشک تره
- خشک ریشات
- خشک ریشان
- خشک شنج
- خشک چال
- خشکه بارفروش
- خشکه دادن
- خشکه سیل
- خشکی زدگی
- خصلفه النخل
- خصم والی
- خصمان سفلی
- خصومت افتادن
- خصومت انگیز
- خصی بصی
- خصی کرده
- خضاب دان
- خضر اخرام
- خضر ادمن
- خضر مقدم
- خضر منشی
- خضر گوران
- خضرا شدن
- خضوع کردن
- خط اتش خوان
- خط اره ٔ پشت
- خط بجهان کشیدن
- خط بسر خود دادن
- خط مشرق و مغرب
- خطائی بچه
- خطابی حسینی
- خطبه ٔ ابتدائیه
- خطبه ٔ الحاقیه
- خطبه ٔ عیدی
- خطبه ٔ وعظ
- خطبه ٔ کتاب
- خطمه خالی
- خطوط سیما
- خطوط قوه
- خطیب قوص
- خطیب مغربی
- خطیب یمنی
- خطیر اباد
- خفت افتادن
- خفه گشتن
- خفیر شدن
- خفیف الثلث
- خفیف الجثه
- خفیف الظهر
- خفیف العقل
- خفیف اواز
- خفیفی دائره
- خفیه نویسی کردن
- خفیه نگار
- خل گیری کردن
- خلاص بخشیدن
- خلاص جویان
- خلاف امدن
- خلاف بلخی
- خلاف معتاد
- خلاف ورز
- خلاف ورزیدن
- خلاف پیدا کردن
- خلاق الوجود
- خلال الدار
- خلال مامونی
- خلط اسود
- خلط بلغمی
- خلط ملط
- خلع اسلحه کردن
- خلف الطبیبی
- خلف بزازمکی
- خلف نحوی
- خلف کسی شدن
- خلفای فاطمیه
- خلق ساعه
- خلق محمدی
- خلقیات ارسطو
- خلل افتادن
- خلل انداختن
- خلل ناپذیری
- خلل ناک
- خلل پذیری
- خلم ناک
- خله بان
- خلوت باصفا
- خلیج نرمرتوم
- خلیطه ٔ طوفان
- خلیف اباد
- خلیفت وار
- خلیفه الدار
- خلیفه باپیر
- خلیفه ترخان
- خلیفه ٔ شهر
- خلیل عروضی
- خلیل کلا
- خلیلی مرو
- خمار گشایی
- خماری کردن
- خمان الارض
- خماهن گون
- خمره اباد
- خمس قری
- خمسه ٔ ال عبا
- خمسه ٔ طاهره
- خمسه ٔ طیبه
- خمسه ٔ مسترقه
- خمه ٔ بالا
- خمیازه ٔ خشک
- خمیازه ٔ پا
- خمیده گشتن
- خمیر بنفشه
- خمیر بیمایه
- خمیر دان
- خمیر محله
- خنادره ٔ بالا
- خنادره ٔ کوچک
- خناق کلبی
- خنبره ٔ دودناک
- خنجا خنج
- خنجر قشلاقی
- خنده امدن
- خنده طراز
- خنده مین
- خنده ناکی
- خنده ٔ برق
- خنده ٔ جام
- خنده ٔ خنجر
- خنده ٔ خوش
- خنده ٔ زمین
- خنده ٔ زهرالود
- خنده ٔ زیرلب
- خنده ٔ شب
- خنده ٔ شمشیر
- خنده ٔ شمع
- خنده ٔ شیر
- خنده ٔ شیشه
- خنده ٔ صبح
- خنده ٔ صراحی
- خنده ٔ قباسوختگی
- خنده ٔ می
- خنده ٔ نوشین
- خنده ٔ گل
- خنزیر البحر
- خنگ خنگو
- خنگ مگسی
- خنگی زدن
- خواب الو
- خواب برگشتن
- خواب بند کردن
- خواب درسر
- خواب دوختن
- خواب زدگی
- خواب موحش
- خواب ناکرده
- خواب نبردن
- خواب نما شدن
- خواب چاشت
- خواب گذاشتن
- خواب گریختن
- خواب گزاردن
- خواب گزاره
- خوابگاه غول
- خواتای نامک
- خواجه افندی
- خواجه بلاغ
- خواجه بچه
- خواجه تاشی
- خواجه حصاری
- خواجه روشنائی
- خواجه طاغون
- خواجه مسعود قمی
- خواجه ٔ کائنات
- خوار بیهق
- خوار دمیر
- خوار ماندن
- خوار کاره
- خوار گذاشتن
- خواص مغربی
- خوان اراستن
- خوان ریزه
- خوان هفتم
- خوان گستردن
- خوانچه ٔ بزک
- خوانچه پوش
- خواهر وار
- خوب خصالی
- خوب رایحه
- خوب شدنی
- خوب نشدنی
- خوب کلان
- خوجه ورد
- خوخ اقرع
- خود ارا ی
- خود افروز