کلمات فرهنگ فارسی - صفحه 169
- خود باف
- خود بدولت
- خود خروه
- خود خروچ
- خود خوره
- خود رایه
- خود رخصتی
- خود ساختگی
- خود منشی
- خود نکوهی
- خود پیرا
- خود پیرایی
- خود یازی
- خود یافتن
- خودرایی کردن
- خور بران
- خور دادن
- خور صلا
- خور نوین
- خور پرست
- خوراک اباد
- خورتاب رود
- خورد سالان
- خورد کاری
- خورده بلاغ
- خورده ریز
- خورده ریزه
- خورده لوکی
- خورده ٔ ادیم
- خوردی فروشی
- خوردی پزی
- خورسند شدن
- خورسند کردن
- خورسند گشتن
- خورسندی دادن
- خورش خوری
- خورش دادن
- خورش ساختن
- خورش کشی
- خورش یافتن
- خورشید ماثر
- خورشید مردن
- خوره زاد
- خوره ٔ اردشیر
- خوره ٔ استخر
- خوره ٔ جهان
- خوره ٔ داراب
- خوره ٔ شاپور
- خوری اباد
- خورین گیلان
- خوز هرج
- خوزی خوار
- خوش اب ورنگی
- خوش اب وهوائی
- خوش ارزو
- خوش ارزوئی
- خوش اغال
- خوش اغر
- خوش انام
- خوش اندرخوش
- خوش اوائی
- خوش ایندگی
- خوش باطنی
- خوش باورانه
- خوش بدهی
- خوش برخوردن
- خوش بنیگی
- خوش بودار
- خوش بیاری
- خوش تابی
- خوش تعارف
- خوش تعارفی
- خوش جبلت
- خوش جمالی
- خوش جنس
- خوش جنسی
- خوش حدیثی
- خوش حنجره
- خوش خدمتی کردن
- خوش خصالی
- خوش خوابی
- خوش دامنه
- خوش دهنی
- خوش رقصی کردن
- خوش رقصی
- خوش رکابی
- خوش ریختی
- خوش زخمه
- خوش سای
- خوش سخره
- خوش سرشتی
- خوش سریرت
- خوش سیرتی
- خوش طالعی
- خوش ظاهری
- خوش عقیدت
- خوش عملی
- خوش غلاف
- خوش غیرت
- خوش قامتی
- خوش قطعی
- خوش لباسی
- خوش لعابی
- خوش محاسن
- خوش محاضره
- خوش محاوره
- خوش مخبر
- خوش مروت
- خوش مزاح
- خوش مسلک
- خوش مسلکی
- خوش مطلع
- خوش مطلعی
- خوش نعلی
- خوش نمایی
- خوش پذیرائی
- خوش پوشاک
- خوش پیشانی
- خوش کرداری
- خوش گریستن
- خوش گمانی
- خوش گهری
- خوش گوشتی
- خوشبو فروش
- خوشبوی ساختن
- خوشبوی شدن
- خوشبوی فروش
- خوشبوی ناک
- خوشدلی کردن
- خوشنود کردن
- خوشنود گشتن
- خوشنودی خواستن
- خوشوقت ساختن
- خوشوقت کردن
- خوشوقت گشتن
- خوشگوار کردن
- خولان هندی
- خولون مکی
- خون اسیاوشان
- خون افزای
- خون بابا
- خون باطل شدن
- خون برخاستن
- خون بندی
- خون خرابه
- خون خوابیدن
- خون دیدگی
- خون راندن
- خون ستان
- خون ستردن
- خون مردن
- خون نداشتن
- خون پالودن
- خون چکاندن
- خوناب چشیدن
- خونبها ستدن
- خوند میر
- خونگیر شدن
- خونی اباد
- خونیک سار
- خونیک میرعباس
- خونیک گدار
- خوک بندکردن
- خوگر ساختن
- خوگر شدن
- خوی براوردن
- خوی بیاوردن
- خوی ریزان
- خوی گر شدن
- خوی گیرساز
- خویز منداد
- خویش نمائی
- خویشتن ارا
- خویشتن رائی
- خویشتن رهان
- خویشتن ستائی
- خویشتن سوزی
- خویشتن پرستیدن
- خویشتن پروردن
- خویشتن پسند
- خویشتن پسندی
- خویگان پائین
- خپه نمودن
- خیارک طاعونی
- خیاط معتزلی
- خیال ارا
- خیال بکر
- خیال پرور
- خیال کده
- خیالی بخاری
- خیامی النیسابوری
- خیانت نمودن
- خیانت پیشگی
- خیر البلاد
- خیر النثار
- خیر بوا
- خیر خواستن
- خیره مسجد
- خیره چشمی کردن
- خیره گشتن
- خیری البر
- خیری خطائی
- خیزران بلدی
- خیزران مثجر
- خیط الصوفیان
- خیط رقبه
- خیط رمله
- خیط زبیر
- خیط عماره
- خیف الحیل
- خیف ذی القبر
- خیم چشم
- خیمه برکندن
- خیمه ٔ ازرق
- خیمه ٔ بزرگ
- خیمه ٔ بلند
- خیمه ٔ دهر
- خیمه ٔ روحانیان
- خیمه ٔ زنگاری
- خیمه ٔ شهادت
- خیمه ٔ ماه
- خیمه ٔ پشمین
- خیمه ٔ چهارستون
- خیمه ٔ چهارطناب
- خیمه کندن
- خیمه گستردن
- خیو انداختن
- خیک اماز
- خیک دوز
- خیک فروش
- دائره البروج
- دائره الخرب
- دائره الذئب
- دائره العلوم
- دائره الناخس
- دائره زدن
- دائره ساختن
- دائره ٔ دیرپای
- دائره ٔ مختلفه
- دائم التزاید
- دائم الصلوه
- دائم الصوم
- دائم المرض
- دائم ذاتی
- دائو خوس
- دائو لاس
- دائو کلا
- دائی زاده
- دابه الساعه
- دات پیرای
- داتیک نسک
- داخل گشتن
- داد بردن
- داد برزمهر
- داد جاد
- داد جوئی
- داد دارنده
- داد داشتن
- داد دهنده
- داد رسیدن
- داد ستدن
- داد طلبی
- داد فرمایی
- داد گستردن
- داد یافتن
- دادر اندر
- دادین بالا
- دادین پائین
- داذ افرید
- داذ بنداد
- داذ دبیر
- دار ابجردی
- دار ابن یوسف
- دار التحف
- دار التعلیف
- دار الجلال
- دار الجهاد
- دار الخراج
- دار الرضاعه
- دار الشهاده
- دار القز
- دار بادام
- دار خار شاه
- دار درفش
- دار دینار
- دار رومی
- دار زنج
- دار زنگنه
- دار سوق التمر
- دار شرشیر
- دار علقمه
- دار عماره
- دار قالو
- دار قمام
- دار مکاره
- دار نخله
- دار کندوان
- دار کیسه
- دار گردله
- دار یونان
- داراب اباد
- دارای هروی
- داربید بالا
- دارج بالا
- داردار کردن
- دارشیر خان
- دارمش کلا
- دارمه گون
- داره اجد
- داره الار ام
- داره الخرج
- داره الدور
- داره الردم
- داره السلم
- داره القداح
- داره موضوع
- دارو اب
- دارو یسعلی
- داری بالا
- داری مدنی
- داریه زدن
- دازنی کنده
- دازی رومی
- داس زرین
- داس قلعه
- داستان راندن
- داسترا کون
- داسی لیوم
- داش التو
- داش الوجه
- داش برون
- داش بلاغ مطلب
- داش تیمور کهنه
- داش دگمه
- داش دیمه
- داشلی الوم
- داشلی بلاغ
- داشگه سنگ
- داعی دزفولی
- داغ باطله زدن
- داغ بررو
- داغ برروی
- داغ برچیدن
- داغ بلندان
- داغ بناگوش
- داغ درفش
- داغ دروش
- داغ دیدگی
- داغ نخود
- داغ نشستن
- داغ کردنگاه
- داغان شدن
- داغداغان اسطلح
- داغمه بستن
- دافنه دموریه
- دافنه پلوزیوم
- دال برجی
- دال بودن
- دال طبان
- دال پره
- دالان قودوق
- دالان ناوور
- دالای نور
- دالبر دوزی
- دالتون لدای
- دالیهبن طوق
- دام اینه
- دام بافتن
- دام زدن
- دام طراز
- دام مجده
- دام نهادن
- دام چیدن
- دام کندن
- دام کنده
- دام کنف
- دام گسستن
- دامان محله
- دامان گیری
- دامت تاییدانه
- دامن الودن
- دامن فشردن
- دامن کده
- دامکش خون
- دان دان شدن
- دان دهرم
- دان پاشیدن
- دان یعن
- دانسی متر
- دانش اور
- دانش سار
- دانش سنج
- دانش مزی
- دانش نمائی
- دانش پرستی
- دانشمند حاجب
- دانشمند نبیه
- دانه بلاغ
- دانه خلیل بیک
- دانه داشاق
- دانه داغی
- دانه فشاندن
- دانه محمدبیک
- دانه ٔ اب
- دانک داجی
- دانکو فروش
- دانگه قوام
- داه ودو
- داهی شدن
- داهی طبع
- داو بردن
- داو یافتن
- داود الاسمر
- داود الاسود
- داود السراجی
- داود العطار
- داود المنتصر
- داود المؤید
- داود الچلبی
- داود باشا
- داود بلخی
- داود خوافی
- داود مغربی
- داود پوترا
- داور انوئیه
- داوری خوردن
- داوسون ایسلاند
- داولا گیری
- داون پرت
- داوود پادشا
- داوی رومی
- داوید دانژه
- داوید کامنناس
- داک کااو تاپابنی
- دای مرگ
- دایر مدار
- دایلان کندی
- دایم الایام
- دایم الخمر
- دباغ کول
- دباغت کردن
- دبدبه زدن
- دبره تابور
- دجله العوار
- دجله ٔ دارا
- دخان الکندر
- دخت مریم
- دخت نوش
- دختر زای
- دختر کلو
- ددر رفتن
- دده بزم ارا
- دده بیک
- دده لله
- دده مطبخی
- ددی گرفته
- در نماز امدن
- درا مروارید
- دراب جرد
- دراز انگل
- دراز بالیدن
- دراز بروت
- دراز خایه
- دراز سبلت
- دراز هیکل
- دراز پلک
- دراز پیکان
- دراز کشانیدن
- دراز گزاردن
- درازپای کردن
- درازکش کردن
- درام دروم
- دران اباد
- دران دربد
- دراک موسی
- درب الشقاف
- درب الشقاقین
- درب المجیزین
- درب ساک
- درب سیروئیه
- درب شریف
- درب شیشا
- درب موری
- دربند مرزجران
- درخت سنب
- درخور امدن
- درزوسایه بان
- درزی نامه
- درزیر بالا
- درس گیر
- درست امدن
- درست گشتن
- درسن اباد
- درشت خویی
- درشت رویی
- درشکه سازی
- درصالح اباد
- درع باف
- درغو بازو
- درم ریزان
- درم سرای
- درم مهره
- درم ناخریده
- درمان عقرب
- درمان مزد
- درمان پذیرفتن
- درمان کنا
- درمانده کردن
- درنه جریت
- درنه مین حیلک
- درنگ اباد
- درنگ اوریدن
- درنگ کنانیدن
- درنگی ساختن
- درنگی شدن
- درنگی نمای
- دره اب خوش
- دره اجغان
- دره اسماعیلیه
- دره بالائی
- دره بسربالا
- دره بگلو
- دره جهود
- دره جوزان
- دره خاکستر
- دره خمپاره
- دره زردی
- دره زرین
- دره زهری
- دره زیارت
- دره سفید برج
- دره سواری
- دره سوره
- دره شام بالا
- دره شیراز
- دره عثمان
- دره غریب
- دره مارو
- دره مرجان
- دره نارنجی
- دره نیجه
- دره هداوند
- دره هوان
- دره ویس بریموند
- دره ویله
- دره پنبه دان
- دره پیکان
- دره چاوار
- دره چیتو
- دره ژاله
- دره یادگار
- درهم شدگی
- درهم نشستن
- درهم کشیدگی
- درو فرامان
- درو لایوم
- درو گوبیچ
- دروازه دیلج
- دروت سربام
- درود اباد
- درود اوند
- دروغ ازمائی
- دروغ ازمودن
- دروغ بافتن
- دروغ وعدگی
- درونه تاب
- درویش بیگه
- درویش دهکی
- درویش سیرت
- درویش گرنمز
- درچه نرگسه
- درکا دشت
- درکول هاشم
- درکی بالائی
- درکی فرح
- درگ زمزمان
- دری خیروئیه
- دری شوشتری
- دریا شکافتن
- دریا عیار
- دریا وارسر
- دریا وانیدن
- دریا پرور
- دریا پیما
- دریا گری
- دریاچه ٔ ارمیه
- دریاچه ٔ ارومی
- دریای ابیض
- دریای ازف
- دریای اصفر
- دریای امویه
- دریای باشقر
- دریای برنگ
- دریای خزروان
- دریای زرافشان
- دریای صقالبه
- دریجه کان
- دریغا گو ی
- دریژان پائین
- دزد افشاری