لغت نامه دهخدا - صفحه 22
- ضریط
- کخ کخ
- سیسان
- نوجه ده درق
- ذوالحجرین
- کربنیت
- پلنگ کلار
- صراخ
- بیت لاباط
- تیرور
- هامون گردانیدن
- ناقز
- حاج هراس
- تصالج
- دزدر
- شخاوان
- ترازو داری
- داد بیداد
- حلائف
- طوارم
- الوی سیاه
- آشفته دل
- خبره نامه
- جبل شاهق
- غایب گشتن
- فرانمودن
- روز ماه
- ابهل
- نعما
- تأمل کن
- ام حباحب
- بلعلع
- دست ساییدن
- صبر گزیدن
- اجتصاص
- پره لا
- بروان
- اشبور
- دعاعه
- خرساز
- بطیاط
- دارهالاسواط
- دمامین
- ابوعباده
- تدنین
- دنیاوی
- زیلوله
- ذات الکرش
- فقوء
- دهلکی
- ناگشادنی
- چشم برداشتن
- وزیدن
- مأروض
- تره دوغ
- مرغاء
- حاجبان
- کوچاننده
- تمغا زدن
- اسروره