فرهنگ فارسی - صفحه 680
- نامه نگار
- ناموری
- نامکرر
- نامیسر
- ناهمساز
- ناو جنگی
- ناوارد
- ناوتیپ
- ناپاک دین
- ناپاکزاد
- ناپدیدار
- ناپذیرفتنی
- ناپذیرنده
- ناپیدا شدن
- ناپیدایی
- ناچار و چار
- ناچار کردن
- ناچیده
- ناژ
- ناگرویدن
- نایب التولیه
- نایبه
- نبات داغ
- نباته
- نبض شناس
- نجا
- نجس العین
- نجفی
- نجیب زاده
- نجیبه
- نحت
- نحوس
- نحیل
- نخجوانی
- نخجیرگر
- نخلبندی
- ندانم کار
- نراقی
- نرم بر
- نرم خو
- نرینه
- نسفی
- نسقچی
- نشات
- نشاط انگیز
- نشان دار
- نصیحت نیوش
- نضال
- نضر
- نطنزی
- نظارگان
- نظرگاه
- نعلک
- نعمه
- نعوذ بالله
- نغمه طراز
- نفحات الانس
- نفس اماره
- نفس تنگ
- نفس نباتی