فرهنگ عمید - صفحه 432
- خجسته طالع
- خداترس
- خداشناسی
- خداوندگاری
- خدایگانی
- خراباتی
- خراخر
- خرده شناس
- خرده پا
- خرده گیری
- خردور
- خردومند
- خردپیشه
- خردگی
- خرزین
- خرقه سوز
- خرماستان
- خرمن کوب
- خرمن گدا
- خرنده
- خروب
- خرکمان
- خرگور
- خزائن
- خزم
- خسته بند
- خسته جگر
- خشت کار
- خشمگن
- خشمگینی
- خشک دست
- خشک سال
- خشک پی
- خشکزار
- خشکستان
- خصیتین
- خط کشی
- خطرت
- خطو
- خطیئات
- خطیئت
- خفیات
- خلان
- خلدستان
- خلل پذیر
- خلوات
- خلوت سرا
- خلوت نشین
- خمارکش
- خمکده
- خنداخند
- خندنده
- خنده ناک
- خنشان
- خنفسا
- خنکا
- خواب بند
- خوابنیده
- خواتیم
- خواجه باشی