ویکی واژه - صفحه 33
- شکستگی کامل
- دنگل
- بدیل وزنی
- پاش
- وروور
- شیشگ
- جداناپذیر
- سازمان دادن
- کدواده
- فراپیرش
- مسئول اسکله
- پسیکانالیز
- منخرین
- بدبین
- عیادت
- سانح
- چسبیدن
- مشکول
- مرت
- کاروژول
- تکند
- بیغوله
- گرماگرم
- تابش خورشیدی
- کوتاه آمدن
- تار نوری
- پزنده
- مایع ترشی
- اوساخ
- میانوندافزایی
- کوشه
- فشارنگار شناوری
- قاب قوسین
- جلای غیرفلزی
- نقش یکسویه
- آویختنی
- قوس بازتاب
- خباط
- فریفتگار
- بدافزار
- پای جامه
- گروه شاخص
- کنددمی
- ریع
- سقاخانه
- تشخیص جسمانی
- کژچشایی
- کین خواهی
- انسی
- موتور همگام
- خشکسار
- بند صفتی
- زرده
- سباع
- وارسی مقیاس
- جان گرفتن
- پست کلان
- فرصتطلبی
- آشنایی
- تیز کردن