لغت نامه دهخدا - صفحه 71
- سراب تلخ بالا
- وادی کده
- امهاد
- غنوم
- نفاه
- پیرپشته
- زایش
- چرونس
- میاوق
- ریزی
- قطربل
- میمونق
- جزیره ٔ ابسکون
- اندر وقت
- زاویه ٔ دینوری
- تأحیه
- پاورقی
- تسطیر
- بد ذهنی
- مرغ نامه
- غیلان المقری
- لئوپلد دوم
- چم سرخه
- پیغام رسانیدن
- هرمزد کوه
- مادی
- پیش آگهی
- کونچه
- جست زدن
- شناعیف
- ناکت
- شارل پنجم
- بارانی کرد
- زاب شرقی
- خوب گفتار
- غضائر
- سیاقت
- کلقان
- لوکادیا
- عوالص
- فلفل ابیض
- متانخه
- موثوغه
- بخود کشیدن
- لیتمان
- تکژ
- اکارع
- زغونه
- کوچک کردن
- استاورپل
- بیت الدعا
- محل زمین
- ساسیانی
- مضبع
- برهیختن
- نامه ٔ چهارم
- الحسا
- کوس یافتن
- خط نوشتن
- ترنم سرای