فرهنگ فارسی - صفحه 1485
- رشک بردن
- رشید یاسمی
- رفته رفته
- رفع کردن
- رمث
- رملی
- رمون
- رنه
- رنگ امیز
- رنگ بسته
- رنگ رو
- رنگ و بوی
- رنگ گرفتن
- روان کردن
- روبا
- روبن
- روح قدسی
- رودوزی
- روز الست
- روشن دیده
- روضه العقول
- روغن سوزی
- روی دست
- روی شناس
- رویان شناسی
- رکن الدوله
- رکن الدین
- رگ بند
- ریخته گری
- ریزه خور
- ریسان
- ریشخند کردن
- ریفی
- رینه
- رینو
- زاغ کبود
- زانوس
- زبان گیر
- زخم رسیده
- زخمه زن
- زد و بست
- زراتشت
- زروق
- زشت کردار
- زعرور
- زمری
- زمستانه
- زوت
- زوزن
- زیادت و نقصان
- زیر خسب
- زیر راه
- زیز
- سابعا
- ساروخان طالش
- سامد
- سبز کردن
- سبعیه
- سبه
- سبک جان