لغت نامه دهخدا - صفحه 167
- اخبن
- دودهک
- مته کلا
- رهگذار
- محراث
- لیلیا
- حفظ الغیب
- خدا نکند
- انمیاع
- تلفف
- بارنامه کردن
- طبیعیون
- توسی
- ازعام
- شهوات
- شش خاتون
- پارسنگ
- مزعی
- بی خبر
- بفریاد رسیدن
- شارسان
- اقتر
- مرگه سر
- غیدقه
- مالیده شدن
- خورشیدان
- وندر
- ابوالمضاء
- خونسار
- دباغان
- نازیل
- آتشزا
- محمل گشادن
- صرافخانه
- یوزبند
- تنزیه
- موحف
- خمت
- اندایشگر
- پیرانه سری
- کمنی
- سرکه با
- کشتگر
- زیبا نگار
- خامسان
- وارستگی
- زنگیانه
- حریثی
- حزم الضباب
- عنان تاز
- شخول
- بیل زدن
- جوش خوردن
- جا خوردن
- قهقرا
- شاه بابا اصفهان
- مشکین زلف
- قلیه خوار
- فروتابیدن
- گوالیدنی