فرهنگ فارسی - صفحه 1275
- طاق کردن
- طاق یا جفت
- طالش محله ٔ فتوک
- طالش کندی
- طالع من الکبد
- طالع گیر
- طاهر ظاهری
- طاوس خرام
- طاوس خلد
- طاوس زیب
- طاوس لو
- طاوس وار رفتن
- طاوس کردار
- طایب شه
- طبخ خانه
- طبر خون زدن
- طبر زد انگیز
- طبر زل
- طبر زن
- طبع ازمایی
- طبع کردن
- طبع گشا ی
- طبق کش
- طبق گر
- طبقات عین
- طبقه ٔ چوب پنبه
- طبله کردن
- طرابلس شام
- طرار بند
- طراز بند
- طرب اباد
- طرب ارا
- طرف منفی
- طرف گرفتن
- طرقل در کوه
- طره بازی
- طریق گشته
- طشت و سبو
- طعام بخش
- طعمه ساختن
- طعنه امیز
- طعنه کشیدن
- طغرل خان
- طغرل شدن
- طغیان کردن
- طل گیر
- طلا کردن
- طلای کشته
- طلایه کردن
- طلسم زنگوله
- طمع برداشتن
- طناب خور
- طناب خوردن
- طناب شدن
- طهارت گاه
- طهرانی رازی
- طهمورث اباد
- طواف صدر
- طور سرا
- طور مس