مسبوع

لغت نامه دهخدا

مسبوع. [ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر سبع. رجوع به سبع شود. || کسی که از سبع و حیوان درنده پریشان شده باشد. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کسی که از سبع و حیوان درنده پریشان شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ارمنی فال ارمنی