سامک

لغت نامه دهخدا

سامک. [ م ِ ] ( ع ص ) بلند از هر چیزی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): سنام سامک؛ کوهان بلند. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع. ] (ص. ) مرتفع. (?(سامکات (مِ ) [ ع. ] (اِ. )دو ستارة سماک رامح و سماک اعزل در صورت های فلکی عوّا و سُنبله.

فرهنگ عمید

بلند از هر چیز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) بلند از هر چیز مرتفع.

ویکی واژه

مرتف
دو ستارة سماک رامح و سماک اعزل در صورت‌های فلکی عوّا و سُنبله.

جمله سازی با سامک

بر این اساس، گروه وداباور عبارتند از سامکهیه (مکتب خردگرا) یوگا، نیایا (مکتب منطق) ویشه‌شیکا (مکتب ذره‌باور)،میمامسا، (مکتب تفسیر ودایی، مکتب مراسم)، ودانتا، (مکتب سنن اوپانیشاد)، شیواپرستی، تانترا، (مکتب مرموزگرا). گروه وداناباور نیز عبارتند از کارواکه، (مکتب مادی‌گرا)، آجیویکه، (مکتب صوفی‌مآب)، جین‌باوری و بوداگرایی.
از پیرهن یوسف تا بیش نگوید کس بر باد فشان یک شب سامک چه ی خوش بویت
خط ایزد را نفرساید هگرز گشت دهر و دایرات سامکات
ولست بسیف للملوک و انما حسامک صیف و الملوک ثلوج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز