لغت نامه دهخدا - صفحه 75
- شایبه
- رقیقه
- شدن
- رهبری کردن
- بیشترین
- فراخور
- گریدن
- نمایشگاه
- گوارانی
- ازحال
- پروای
- خلود
- نامساعد
- قمی
- حبیب
- نادر
- مسلم
- کوچک
- عاشق
- ترکی
- کوثر
- صادق
- آرزو
- موسی
- ثریا
- رسول
- جعفر
- خاك
- خالی بودن
- نگارش نامه
- مندوی
- برداشت
- صدیق اکبر
- اتساع
- ادغام
- ارغند
- استار
- عرمرم
- رباح
- تشریف
- مزعفر
- گورخانه
- یبروج
- آتشبار
- اقتناص
- رایات
- خاکسار
- بیان الحق
- بجهت
- صورت جسمی
- انگامه
- هنگامی
- پنج امام
- اجتهاد
- یافث
- چارپایه
- پژمردن
- شاهزاده
- حراثت
- اخرج