لغت نامه دهخدا - صفحه 582
- زنگ در
- زنگبار
- زنگی
- زنی
- زه گرفته
- زهاب
- زهاد
- زهدفروش
- زهردار
- زهمت
- زهک
- زهکشی
- زهگیر
- زواج
- زوار
- زوان
- زوایا
- زوجه
- زوجی
- زودرنجی
- زودی
- خوارزمشاه
- داروشناس
- دوسی
- زخ
- زندقه
- زنم
- زورآزما
- زورآزمایی
- زورآور
- زورقی
- زورمند
- زوري
- زوش
- زوفا
- زوم
- زون
- زویج
- زکان
- زی
- زیادی
- زیارتگاه
- زیب
- زیبد
- زیبق
- زیت
- زیتونی
- زیر آمدن
- زیر زمین
- زیرآب
- زیرا
- زیراک
- زیست شناسی
- خیرخواهی
- زیست
- زینان
- زینه
- زینهاری
- زیپ
- زیچ