لغت نامه دهخدا - صفحه 216

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معلق
معلق
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
دانش آموز
دانش آموز
متعاقبا
متعاقبا