فرهنگ فارسی - صفحه 1691
- خضرا شدن
- خط اتش خوان
- خط اره ٔ پشت
- خط بجهان کشیدن
- خط بسر خود دادن
- خط مشرق و مغرب
- خطائی بچه
- خطابی حسینی
- خطبه ٔ ابتدائیه
- خطبه ٔ الحاقیه
- خطبه ٔ عیدی
- خطبه ٔ وعظ
- خطبه ٔ کتاب
- خطمه خالی
- خطوط سیما
- خطوط قوه
- خطیب قوص
- خطیب مغربی
- خطیب یمنی
- خطیر اباد
- خفت افتادن
- خفه گشتن
- خفیر شدن
- خفیف الثلث
- خفیف الجثه
- خفیف الظهر
- خفیف العقل
- خفیف اواز
- خفیفی دائره
- خفیه نویسی کردن
- خفیه نگار
- خل گیری کردن
- خلاص بخشیدن
- خلاص جویان
- خلاف امدن
- خلاف بلخی
- خلاف معتاد
- خلاف ورز
- خلاف ورزیدن
- خلاف پیدا کردن
- خلاق الوجود
- خلال الدار
- خلال مامونی
- خلط اسود
- خلط بلغمی
- خلط ملط
- خلع اسلحه کردن
- خلف الطبیبی
- خلف بزازمکی
- خلف نحوی
- خلف کسی شدن
- خلفای فاطمیه
- خلق ساعه
- خلق محمدی
- خلقیات ارسطو
- خلل افتادن
- خلل انداختن
- خلل ناپذیری
- خلل ناک
- خلل پذیری