ارواق

واژه اَرواق جمع رَوق می باشد و در زبان عربی معانی مختلفی دارد، شاخه‌ها: این واژه به معنای شاخ درختی است که دارای برگ می‌باشد. به عنوان مثال: أغصانُ الشجرةِ وأرواقُها به معنای شاخه‌ها و برگ‌های درخت است. باران پُرقطره و شدید: در برخی منابع عربی، اَرواق به بارانی اشاره دارد که قطرات آن بزرگ و سنگین هستند. این واژه در زبان فارسی چندان متداول نیست و بیشتر در متون کهن عربی یا اشعار قدیمی مشاهده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

ارواق. [ اَرْ ] ( ع اِ ) ج ِ رَوق، به معنی شاخ. ( منتهی الارب ). || باران بزرگ قطره: القت السحابة علی الارض ارواقها؛ ابر آنچه باران داشت بر زمین فروریخت. || آب صافی. ( منتهی الارب ):
کاینچنین اندر همه آفاق نیست
جز رحیق و مایه ارواق نیست.مولوی.|| اَرواق لیل؛ اثنای تاریک شب. || ارواق عین؛ جوانب چشم. || اِسبال ارواق؛ جاری شدن اشکهای چشم. || رمی بارواقه علی الدّابة؛ سوار ستور شد. || رمی بارواقه عن الدابة؛ فرودآمد از ستور. || القی ارواقه؛ سخت دوید و آرمید بجائی. کأنّه من الاضداد. || القی فلان علیک ارواقه؛ نیک دوست میداری تو او را. ( منتهی الارب ).