طلف

طلف

لغت نامه دهخدا

طلف. [ طَ / طَ ل َ ] ( ع ص ) رایگان. باطل. ( منتهی الارب ). هدر. ( منتخب اللغات ). یقال: ذهب دمه طلفاً؛ ای هدراً. ( منتهی الارب ).
طلف. [ طَ ل َ ] ( ع اِ ) دهش. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). عطا. ( منتهی الارب ). بخشش. ( منتخب اللغات ). || ( ص ) آسان. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). || زیاده از هر چیزی. ( منتهی الارب ). زیاده و فاضل از هر چیزی. ( منتخب اللغات ).

فرهنگ فارسی

دهش بخشش یا آسان یا زیاده از هر چیزی

دانشنامه عمومی

طلف ( به عربی: طلف ) یک روستا در سوریه است که در استان حماه واقع شده است. طلف ۴٬۹۳۴ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با طلف

یا مگر مشکین دم عیسی ز روی طلف باز جان فشان روی زمین آمد ز چرخ چارمین
عقل از روش رای تو آموخته قانون روح از اثر طلف تو اندوخته احیا
واندر پناه طلف تو این دلشکسته نیز از محنت شماتت اعدا برسته باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال ارمنی فال ارمنی فال تخمین زمان فال تخمین زمان