کلمات لغت نامه دهخدا - صفحه 89
- میان دریا
- میان دسته
- میان دهان
- میان دورود
- میان رز
- میان رستاق
- میان رود
- میان روز
- میان روی
- میان سرا
- میان سرای
- میان شکر
- میان قالی
- میان قلعه
- میان لاغر
- میان محله
- میان ناحیه
- میان ولایت
- میان پای
- میان کاله
- میان کنگی
- میانج
- میاندر
- میاندشت
- میانده
- میاندهی
- میاندواب
- میانه بالا
- میانه سالی
- میانه کار
- میاور
- میتر
- میتولوژی
- میتون
- میتی
- میث
- میثاق شکستن
- میج
- میجر
- میخ دوز
- میخ کش
- میخ کن
- میخ کوبی
- میخا
- میخواران
- میدا
- میدان سر
- میدان سرخ
- میدان گرای
- میدانک
- میدانگاهی
- میدانگه
- میداود
- میدر
- میر دریا
- میر شکاران
- میر شکاری
- میر معصوم
- میر هاشمی
- میر چوپان
- میراباد
- میرابو
- میرابی
- میراث خواری
- میراث خور
- میراث دار
- میراث گیر
- میرانشاه
- میراننده
- میرانیدن
- میرانیده
- میراو
- میربار
- میرجانی
- میرجاوه
- میرحاج
- میرحسن
- میرحسینی
- میرخواند
- میرداد
- میرداماد
- میرده
- میرزا جانی
- میرزا سنگلاخ
- میرزا علی
- میرزا قاسمی
- میرزا کوچک خان
- میرزائی
- میرزاتقی خان
- میرزانق
- میرزاوند
- میرزای نائینی
- میرزد
- میرسن
- میرعزیزی
- میرعلی
- میرعلیلو
- میرعماد
- میرقلعه
- میرمحله
- میرمصور
- میرمیران
- میرنا
- میرنده
- میرندگی
- میرنی
- میرکلا
- میرکه
- میرکی
- میری
- میریک
- میزا
- میزاد
- میزار
- میزان زور
- میزدج
- میزش
- میزوج
- میسانی
- میستی
- میسرت
- میسن
- میسون
- میسی
- میش سار
- میش مرغ
- میش کوهی
- میشار
- میشان
- میشم
- میشنه
- میشوان
- میشین
- میعادگه
- میغ رنگ
- میغ گاه
- میغان
- میفر
- میقان
- میل بازی
- میل میل
- میل میلک
- میل کش
- میلاتون
- میلاش
- میلاق
- میلانلو
- میلت
- میلتن
- میلق
- میله سر
- میلکی
- میلگه
- میلی لیتر
- میلیار
- میلیاردری
- میلیونری
- میمم
- میمن
- میمندی
- میمه
- میمون باز
- میمون فال
- میمونه
- میمونی
- میمیه
- مین گذاری
- مینا خانه
- مینا سرشت
- میناء
- مینار
- میناسازی
- میناوش
- میناوند
- میناگون
- مینایی
- مینرو
- مینه
- مینو رنگ
- مینو سرشت
- مینودشت
- مینورسکی
- مینوش
- مینوفش
- مینوچهر
- مینوگون
- میهم
- میهمان خانه
- میهمان دار
- میهمان دوست
- میهمان نواز
- میهمان نوازی
- میهمانسرای
- میهن دوست
- میهن پرست
- میهنه
- میول
- میوله
- میون
- میوه دادن
- میوه فروش
- میوه ناک
- میوه چین
- میویز
- میچان
- میچک
- میکائیلیان
- میکالی
- میگزد
- نائه
- نااگاه
- نابای
- نابحق
- نابلد
- ناتورپ
- ناجای
- ناجر
- ناحور
- ناخاسته
- نارستانه
- نارفیق
- نارو زدن
- نازک بینی
- ناسازواری
- ناسالمی
- ناشوا
- ناصیف
- ناظر خاص
- نام ستایش
- نامانوس
- نامحقق
- نامشهور
- نان زنجفیلی
- نانجو
- ناهار خوردن
- نبویه
- نتیجه داشتن
- نجارده
- نجوبران
- نجوه
- نجویده
- نخل تقی
- نخل محرم
- ندامانی
- نرسیه
- نزدیکی کردن
- نزیم
- نزیهه
- نسائم
- نسائک
- نساره
- نسامه
- نسایم
- نسایک
- نسایی
- نساییده
- نستدن
- نستوهی
- نستیهن
- نسج عنکبوت
- نسخت
- نسخته
- نسخه بدل
- نسخه گرفتن
- نسران
- نسری
- نسطور
- نسفته
- نسق بندی
- نسلان
- نسن
- نسکا
- نسکه
- نسیبه
- نسیم عیار
- نسیمن
- نسیه بر
- نسیه بردن
- نسیه خور
- نسیه فروختن
- نسیک
- نشا کردن
- نشائه
- نشائی
- نشاد
- نشاط بخش
- نشاط گاه
- نشاط گه
- نشاطی
- نشان بردن
- نشان بودن
- نشان زد
- نشان پذیر
- نشان کرده
- نشان کش
- نشان گذاری
- نشان گذاشتن
- نشانه زدن
- نشانه گاه
- نشانه گذاری
- نشب
- نشت کردن
- نشتارود
- نشتر زده
- نشخور
- نشدان
- نشدت
- نشر دادن
- نشست جای
- نشست و خیز
- نشستنی
- نشستگه
- نشق
- نشمردن
- نشناخته
- نشنفتنی
- نشنوده
- نشنیدن
- نشنیدنی
- نشواد
- نشپیل
- نشکاش
- نشکرد
- نشکستن
- نشکفتن
- نشکفتنی
- نشکفته
- نشگفت
- نشی
- نشید سرای
- نشیده
- نشیر
- نشیمن دیو
- نشیمن سفلی
- نشیننده
- نصبی
- نصر احمد
- نصرت شاه
- نصرت شعار
- نصرت قرین
- نصرت کردن
- نصرت یاب
- نصروان
- نصرک
- نصری
- نصریان
- نصف اللیل
- نصف راه
- نصف شدن
- نصف کردن
- نصفان
- نصیب دار
- نصیب و قسمت
- نصیحت نامه
- نصیحت پذیر
- نصیحت کار
- نصیحت کن
- نصیحت گری
- نصیحت گو
- نصیحه
- نصیرالدین طوسی
- نصیرکندی
- نضاخ
- نضج گرفتن
- نضج یافته
- نضیره
- نطرون
- نطع شطرنج
- نطعی
- نطفت
- نطنز
- نطولات
- نطی
- نظارت داشتن
- نظارت کردن
- نظاره گر
- نظارگی
- نظاری
- نظام الدوله
- نظام الدین شامی
- نظام العلماء
- نظام الملک
- نظام دهلوی
- نظام قاری
- نظامان
- نظامت
- نظامشاه
- نظامی عروضی
- نظر افکندن
- نظر بریده
- نظر بستن
- نظر بسته
- نظر دوختن
- نظر زدن
- نظر فریب
- نظر محمد
- نظر نواز
- نظر ور
- نظر پرست
- نظر پوشیدن
- نظر کهریزی
- نظر گرفتن
- نظراء
- نظربند
- نظرخان
- نظرستان
- نظرعلی
- نظرقلی
- نظرلو
- نظم و ترتیب
- نظم و نسق
- نظم کردن
- نظما
- نظور
- نع
- نعات
- نعار
- نعالی
- نعامی
- نعته
- نعرات
- نعره زدن
- نعسان
- نعل باژگونه
- نعل بسته
- نعل بها
- نعل در
- نعل زرین
- نعل زنگی
- نعل ساز
- نعل شام
- نعل شکن
- نعل معکوس
- نعل واژون
- نعل واژگون
- نعل پاره
- نعل کردن
- نعلبندان
- نعله
- نعلچه
- نعم کردن
- نعم گفتن
- نعمت خور
- نعمت ده
- نعمت شناس
- نعمت نهادن
- نعمت پرست
- نعمی
- نعو
- نعیت
- نعیر
- نعیمان
- نغر
- نغز باف
- نغز بوی
- نغز گوی
- نغز گوینده
- نغز گویی
- نغزی
- نغمه زنی
- نغمه سازی
- نغمه سرای
- نغمه سرایی
- نغمه سنج
- نغمه سنجی
- نغمه گر
- نف
- نفائس
- نفاش
- نفاطه
- نفاع
- نفاق افکنی
- نفت اندود
- نفت سیاه
- نفت شهر
- نفت فروشی
- نفتاده
- نفتالی
- نفجان
- نفخ شکم
- نفخات
- نفرت داشتن
- نفرین کرده
- نفرین کنان
- نفز
- نفس بر
- نفس بستن
- نفس بهیمی
- نفس داشتن
- نفس دراز
- نفس راندن
- نفس رحمانی
- نفس زار
- نفس زدن
- نفس زن
- نفس زنان
- نفس سخنگوی
- نفس شماری
- نفس شمر
- نفس شوم
- نفس صبح
- نفس قدسی
- نفس نامیه
- نفس پرور
- نفس پروردن
- نفس گرفتن
- نفس گسسته
- نفس گسل
- نفس گویا
- نفط اندازی
- نفط سیاه
- نفطه
- نفع بردن
- نفع دادن
- نفغ
- نفه
- نفو
- نفود
- نفی کردن
- نفیری
- نفیسی
- نفیش
- نق نق
- نقائص
- نقاب زدن
- نقاب پوشیدن
- نقاده
- نقار خانه
- نقارچی
- نقاری
- نقاش ازل
- نقاش باشی
- نقاش صنع
- نقاق
- نقایت
- نقب زن
- نقبه
- نقت
- نقد کن
- نقدا نقد
- نقدا
- نقدش
- نقدعلی
- نقدوز
- نقر کردن
- نقرده
- نقره اندوده
- نقره پوش
- نقره گر
- نقره گون
- نقری
- نقس
- نقش انداختن
- نقش باز
- نقش بین
- نقش طراز
- نقش علی
- نقش و نگار
- نقش پذیر
- نقش پذیرفتن
- نقش پرداز
- نقش پردازی
- نقش پرست
- نقش پیوند
- نقش کند
- نقشگر
- نقصان پذیر
- نقصانی
- نقطه بندی
- نقطه دار
- نقطه نقطه
- نقطه گاه
- نقف
- نقفه
- نقل روح
- نقل مجلس
- نقل مکان
- نقل کردن
- نقلان
- نقوسان
- نقیب زاده
- نقیبانه
- نقیبی
- نقیص
- نقیضه کردن
- نقیضین
- نقیله
- نل
- نم خورده
- نم شب
- نم نمی
- نمارستاق
- نماز خواندن
- نماز گه
- نمازخوان
- نمالیده
- نماندن
- نمانده
- نمایان کردن
- نمایش خانه