فرهنگ فارسی - صفحه 62
- انگامه
- هنگامی
- پنج امام
- لکستان
- اجتهاد
- یافث
- چارپایه
- پژمردن
- شاهزاده
- اخرج
- صحو
- مرجوع
- انسیه
- عبدالمومن
- زجاجیه
- مکیده
- اقلیم
- راهط
- پائیدن
- خریف
- معارفه
- سوزناک
- یکمین
- حکمفرمایی
- ذکی
- نی انبان
- دفینه
- تراشیدن
- نیکو صورت
- صیفی کاری
- رستگار
- پیش پرداخت
- ساقی نامه
- جح
- تنگه
- بلند مرتبه
- شیپور
- قفل
- گیج
- خرقه
- شگفت انگیز
- ستودن
- خستگی ناپذیر
- شت
- اگرمان
- تعامل
- خیال انگیز
- شکست دادن
- اشفتگی
- دیالکتیک
- پایدار
- پارسا
- امیز
- سربند
- قاتل
- مبارکه
- امین
- اصغر
- دیوژن
- شکمبه