کلمات لغت نامه دهخدا - صفحه 83
- پور قباد
- پور مریم
- پور مغان
- پور نوذر
- پور همای
- پورا
- پورتا
- پورتوبلو
- پورتوریکو
- پورش
- پورشسب
- پورن
- پوروا
- پورپشنگ
- پورک
- پوریان
- پوز کند
- پوزئیدون
- پوزانیاس
- پوزش نمودن
- پوزش پذیری
- پوزه کوه
- پوسان
- پوست انداختن
- پوست بر پوست
- پوست ختنه گاه
- پوست مار
- پوست و استخوان
- پوست پوش
- پوست پوشی
- پوست کردن
- پوست کرده
- پوست گاو
- پوست گرفتن
- پوسته پوسته شدن
- پوستین بگازر
- پوستین فروش
- پوسن
- پوسیده شدن
- پوسیدون
- پوسیدی
- پوش کردن
- پوش کشان
- پوشانیده
- پوشاکی
- پوشکین
- پوشیده بودن
- پوشیده بین
- پوشیده حرف
- پوشیده داشتن
- پوشیده دلق
- پوشیده رازی
- پوشیده رخ
- پوپایان
- پوپه
- پوپهام
- پوچ مغز
- پوچکان
- پژمرده شدن
- پژوهش کردن
- پژوی
- پگه خیز
- پگو
- پگی
- پگین
- پیاهو
- پیش برگ
- پیشانی سفید
- پیشک
- پیشکاره
- پیشینگان
- پیغام رسان
- پیل بالا
- پیلستگین
- پیلو
- پیلوان
- پیمانه کشی
- پیمانکاری
- پینه بسته
- پینه کاری
- پیوند خورده
- پیونددار
- پیچاننده
- پیکان گر
- پیکرشناس
- پیگو
- چال میدان
- چامان
- چاه حاجی
- چاه روستایی
- چاه سوخته
- چاه طرخ
- چاهو
- چاپ شدن
- چراغ برقی
- چرب شدن
- چرب و چیلی
- چرن
- چرنداب
- چروم
- چروک شدن
- چرکسی
- چریان
- چریکی
- چست سواری
- چست و چالاک
- چستان
- چسم
- چسپنده
- چشم افروز
- چشم افکن
- چشم امید
- چشم انتظار
- چشم باز
- چشم بد
- چشم بیمار
- چشم بینا
- چشم حسود
- چشم حقارت
- چشم خرد
- چشم درد
- چشم دل
- چشم دیدی
- چشم روز
- چشم زدگی
- چشم زره
- چشم زهره
- چشم سحاب
- چشم سفیدی
- چشم سوزن
- چشم سیاه
- چشم شادی
- چشم شوخ
- چشم شوری
- چشم شوی
- چشم شکسته
- چشم عقل
- چشم عنایت
- چشم غزال
- چشم فرنگی
- چشم مالیدن
- چشم مخمل
- چشم موری
- چشم میم
- چشم نرم
- چشم نرگس
- چشم نی
- چشم ها
- چشم وهم
- چشم پرویزن
- چشم گرداب
- چشم گندم
- چشمسار
- چشمه ایوب
- چشمه باد
- چشمه باغ
- چشمه برقی
- چشمه بیگی
- چشمه خواجه
- چشمه دار
- چشمه روباه
- چشمه زرد
- چشمه زمزم
- چشمه سر
- چشمه سفید
- چشمه سنگی
- چشمه سنگین
- چشمه سهل
- چشمه شاهی
- چشمه شور
- چشمه طبری
- چشمه علی اکبر
- چشمه عیسی
- چشمه غلامعلی
- چشمه فین
- چشمه قاضی
- چشمه قلعه
- چشمه قنبر
- چشمه میرزا
- چشمه نمک
- چشمه نوش
- چشمه پر
- چشمه پونه
- چشمه کار
- چشمه کره
- چشمه کوره
- چشمه گلستان
- چشمیدر
- چشن
- چشیره
- چشین
- چعب
- چغا بهرام
- چغا کبود
- چغابلک
- چغادک
- چغاسبز
- چغال
- چغاله بادام
- چغاپور
- چغتای
- چغری
- چغلوندی
- چغندر قند
- چغندر پخته
- چفت و بست
- چفسیده
- چفل
- چقا سفید
- چقابل
- چقابلک علی رضا
- چقابور
- چقانرگس
- چقایی
- چقلوندی
- چقندر
- چقه
- چل ساله
- چل طوطی
- چلانی
- چلبک
- چلمبر
- چلندر
- چلنگری
- چله خانه
- چلوخورش
- چلوی
- چلگرد
- چلیوسکین
- چم انار
- چم تنگ
- چم جنگل
- چم داود
- چم رود
- چم زمان
- چم زین
- چم و خم
- چم کبود
- چم گر
- چما
- چمازک
- چمازکتی
- چماق تپه
- چماقدار
- چماقستان
- چماقی
- چمتو
- چمشه
- چمقلو
- چمله
- چمن بید
- چمن خیز
- چمن رمیده
- چمن زمین
- چمن زنی
- چمن صفا
- چمن طبع
- چمن پیرای
- چمن گل
- چمنا
- چمنار
- چمند
- چمنستان
- چمه
- چمک
- چمی
- چمیم
- چنا
- چنار بالا
- چنار سفلی
- چنار شاهیجان
- چنار علیا
- چنار پائین
- چنارباشی
- چناربن
- چنارخاتون
- چنارک
- چناس
- چنانه
- چنانچون
- چنانک
- چنبر بازی
- چنبر ساز
- چنبر مینا
- چنبر وار
- چند رای
- چند قطبی
- چند و چون
- چندا
- چندار
- چندانی
- چنذاب
- چننده
- چنوئی
- چنپه
- چنگ ارم
- چنگ انداختن
- چنگ ساخته
- چنگ شور
- چنگ مرغان
- چنگ میان
- چنگ نوازان
- چنگ چنگ
- چنگ گرفتن
- چنگال تیز
- چنگال دار
- چنگان
- چنگدو
- چنگز
- چنگل باز
- چنگور
- چنگوره
- چنگوله
- چنگیزی
- چنگیه
- چنیز
- چه تر
- چه خاک
- چه سان
- چه چیزی
- چه گونه
- چهار اسب
- چهار اسبه
- چهار امین
- چهار انجیلی
- چهار باد
- چهار بخت
- چهار تا
- چهار تاق
- چهار ترک
- چهار ترکیب
- چهار تک
- چهار جانب
- چهار خال
- چهار خلیفه
- چهار دانگ
- چهار درگاه
- چهار دریچه
- چهار دست و پا
- چهار دندان
- چهار رئیس
- چهار راهی
- چهار روزه
- چهار رکن
- چهار زبان
- چهار ساعته
- چهار ساله
- چهار سوی
- چهار شاه
- چهار شاهی
- چهار شکل
- چهار صورت
- چهار ضد
- چهار طبقه
- چهار علم
- چهار عمل اصلی
- چهار ماهه
- چهار مقابل
- چهار هفته
- چهار پدر
- چهار پر
- چهار پیر
- چهار پیوند
- چهار چهار
- چهار کرکس
- چهار گنبد
- چهار گهر
- چهار گوشلی
- چهار یکی
- چهارباغ اصفهان
- چهاربخش
- چهاربرجی
- چهاربره
- چهاربرگ
- چهاربنیچه
- چهاربید
- چهارحوض
- چهارخانه
- چهارخروار
- چهاردرخت
- چهارده رودبار
- چهاردهه
- چهاردیوار
- چهارستون
- چهارشنبه بازار
- چهارصد هزار
- چهارصفه
- چهارطاق بن
- چهارفرسخ
- چهارمحال
- چهارمله
- چهارمی
- چهارچشم
- چهارچمن
- چهارچوبه
- چهارکتاب
- چهارگوش بودن
- چهاری
- چهان
- چهراز
- چهرقان
- چهرم
- چهره انگیز
- چهره برافروختن
- چهره برق
- چهره خیز
- چهره شدن
- چهره شوی
- چهره طراز
- چهره نگار
- چهره گشا
- چهره گشائی
- چهره گشاده
- چهریق
- چهل امیران
- چهل تن
- چهل خانه
- چهل روزه
- چهل سنگ
- چهل مقام
- چهل منی
- چهل کمان
- چهل گز
- چهل یک
- چهه
- چهی
- چو انداز
- چو بازار
- چو دری
- چواری
- چوال
- چوب بری
- چوب تراش
- چوب خط
- چوب دراز
- چوب سرخ
- چوب فروش
- چوب فلک
- چوب قلم
- چوبان
- چوبداری
- چوبر
- چوبک زدن
- چوبین در
- چوبینک
- چوخه
- چود
- چورت
- چورتی
- چورس
- چورمق
- چورن
- چوره
- چوشل
- چوغان
- چوق
- چولائی
- چولاب
- چولستان
- چولک
- چولگی
- چولی
- چومه
- چون و چرا
- چونا
- چونه خانلو
- چوپان محلی
- چوپانان
- چوپانیان
- چوپر
- چوپلین
- چوپی
- چوپین
- چوچه
- چوژه
- چوکام
- چوکی
- چوگان باختن
- چوگان زر
- چوگان زلف
- چوگان مشکین
- چوگان کردن
- چوگاه
- چپ کردن
- چک و اسلواکی
- چکا
- چکاب
- چکامه سرای
- چکر
- چکل
- چکله
- چکمن
- چکول
- چکیده خون
- چکینی
- چگانی
- چگینی
- چیا
- چیان
- چیانه
- چیتگر
- چیدم
- چیر دست
- چیره بازو
- چیره دل
- چیره زبان
- چیره زبانی
- چیره سخن
- چیروک
- چیرکندی
- چیری
- چیز بخشیدن
- چیز خواننده
- چیز دار
- چیز داری
- چیچله
- چیچکلو
- ژاری
- ژان نهم
- ژان هشتم
- ژربرژ
- ژرن
- ژوردن
- ژوستینین دوم
- ژولیس
- ژیرار
- کاتب السر
- کاجستان
- کادیاک
- کار دادن
- کاستنی
- کاشی تراش
- کالابار
- کالمه
- کالوادس
- کالومل
- کالیوس
- کامل شدن
- کامل پاشا
- کامل کردن
- کاملی
- کامم
- کامود
- کاموس گیر
- کامکان
- کامین
- کان سرخ
- کان کن
- کان کندن
- کان کنی
- کانازاوا
- کانان
- کانبرا
- کاند
- کاندل
- کانس
- کانم
- کانی برد
- کانی زرینه
- کانی سیب
- کانی قلعه
- کانی ملا
- کانی ناو
- کانی نیاز
- کانی پاشا
- کانی چای
- کانی چایی
- کانی کبود
- کانی کز
- کانی کن
- کانی گل
- کانی گنجی
- کانیس
- کاه دود
- کاه و جو
- کاه و کوه
- کاه پاره
- کاه گلی
- کاها
- کاهل قدمی
- کاهل کوش
- کاهلی کردن
- کاهه
- کاهک
- کاوانی
- کاودار
- کاورد
- کاوری
- کاوس کی
- کاول
- کاولان
- کاکان
- کاکران
- کاکرود
- کاکس
- کاکل افشانی
- کاکل صبح
- کاکلک
- کاکن
- کاکوی