کاه مکی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کاه مکی
شاه خوبان توئی اکنون بحقیقت که بود هم لبت دوست فزا هم مژه ات دشمن کاه
همی بر خروشید و زد بر سپاه چو سوزنده آتش که افتد به کاه
هر که کاه و جو خورد قربان شود هر که نور حق خورد قرآن شود
بس خدمت خَر کردی بس کاه و جوش بُردی در خدمت عیسی هم باید مددی کردن
باز نفسش حمله میآورد زود زین تعرف در دلش چون کاه دود
جا چه باشد که جمله بیجائیم زیر جسم چو کاه دریائیم