حوزه به معنای یک ناحیه، منطقه یا محدوده مشخص است که ممکن است به لحاظ جغرافیایی یا اجتماعی تعریف شود. در فرهنگها و متون مختلف، ناحیه به عنوان یک مفهوم کلیدی در سازماندهی فضاها و جامعهها مطرح میشود. به عنوان مثال، در برخی از متون تاریخی و جغرافیایی، ناحیه به معنای مرکزی برای تجمع افراد و فعالیتها توصیف میشود. این مفهوم به ما کمک میکند تا درک بهتری از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی داشته باشیم. ناحیهها معمولاً به عنوان مراکزی برای تبادل فرهنگ، تجارت و اطلاعات عمل میکنند و نقش بسزایی در شکلگیری هویتهای محلی دارند. بنابراین، درک ناحیه به ما این امکان را میدهد که به تعاملات انسانی و الگوهای رفتاری در سطح محلی و جهانی نگاهی عمیقتر داشته باشیم. ناحیهها به عنوان فضاهایی برای زندگی و فعالیتهای روزمره، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و هستند.
حوزه
لغت نامه دهخدا
- حوزةالملک؛ دارالملک. پای تخت. بیضه ملک. دارالسلطنه. عاصمه. کرسی. قصبة. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- حوزه انتخابات.
- حوزه درس.
- حوزه قضائی.
|| میانه ملک. || انگوری است. ( منتهی الارب ). || فرج زن. || طبیعت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. = حوزۀ علمیه
* حوزۀ علمیه: محل آموزش علوم اسلامی: حوزۀ علمیهٴ قم.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ناحیه. یا حوز. علمیه. مرکز تحصیل علوم دینی: حوز. علمی. قم. ۲ - جانب طرف. ۳ - وسط مملکت میان کشور. ۴ - طبیعت.
فرهنگستان زبان و ادب
{module} [زبان شناسی] در دستور زایشی، هریک از بخش های مستقل و خودمختار ذهن یا زبان
دانشنامه عمومی
طبقه بندی های متفاوت دیگری هم از حیات وجود دارند:
• سامانه دوسلسله ای: یوکاریوت و پروکاریوت.
• سامانه شش فرمانرویی: یوباکتری ها، آرکی باکتری ها، آغازیان، قارچ ها، گیاهان و جانوران.
هیچ کدام از این سه سامانه حیات غیرسلولی را شامل نمی شوند.
دانشنامه آزاد فارسی
۱. در طراحی و مدیریت پایگاه های داده ای، به مجموعه ای از اعداد اطلاق می شود که برای یک خصلت ویژه، معتبر باشند. مثلاً، حوزه ای که برای خصلت AREA-CODE در نظر گرفته شده است، می تواند فهرستی از کلیه کدهای منطقه ای تلفنی سه رقمی باشد که در امریکا معتبرند. ۲. در سیستم عامل Windows NT Advanced Server به مجموعه ای از رایانه ها گفته می شود که از یک پایگاه داده ای با حوزه مشترک و یک سایت امنیتی مشترک استفاده می کنند. هر حوزه، نام منحصر به فرد خود را دارد. ۳. در اینترنت و شبکه های دیگر، به بالاترین زیرمجموعه از نام یک حوزه در یک آدرس شبکه ای اطلاق می شود که هویت آدرس را تعیین می سازد (مثلاً.com معرف کاربران تجاری و.edu معرف مؤسسات آموزشی می باشد) این بخش از آدرس حتی می تواند موقعیت جغرافیایی آدرس را نیز تعیین نماید (مثلاً.fr برای فرانسه یا.sg برای سنگاپور) نام حوزه در آخرین قسمت آدرس قرار می گیرد (مثل www.acm.org). قلمرو و حوزه یک وب سایت مشخص در میان سرورهای ارائه دهنده خدمات می باشد. شرکت های ثبت کننده Domain، طبق قرارداد به مدت قیدشده ای دامنه را تحت مالکیت خاصی درمی آورند. دامنه ها به منظورهای مختلفی نام گذاری می شوند. که از این قبیل می توان به دامنه های با پسوندهای (.com) و (.net) و (.org) و (ir.) اشاره کرد.
حوزه (فیزیک). حوزه (فیزیک)(domain (magnetism))
ناحیۀ کوچکی از مادۀ مغناطیسی که مانند آهنربایی ریز عمل می کند. خاصیت مغناطیسی مواد از حرکت الکترون های موجود در اتم های درون حوزه حاصل می شود. در نمونه ای از ماده که مغناطیده نیست، حوزه ها جهاتی نامرتب دارند یا به صورت حلقه هایی بسته درمی آیند. درنتیجه، مجموعاً هیچ گونه مغناطشی در نمونه دیده نمی شود. در نمونه ای که مغناطیده است، حوزه ها هم جهت اند و درنتیجه، از مجموع آن ها مغناطشی قوی پدید می آید.
ویکی واژه
ناحیه.
جانب، طرف.
میان مملکت.؛ ~علمیه مرکز تحصیل علوم دینی.
جمله سازی با حوزه
دار فریب و خانه جور و سرای کفر بنگاه جهل و حوزهٔ کذب و در ریا
روحالقدس از لعلت حرفی به مسیحا داشت شورای روانبخشی در حوزهٔ مریم شد
بخشنده کف رادش چندان که تو گویی در حوزهٔ او گشته ضمین رزق مقدر