هرَوْل در زبان عربی به عنوان مصدر ثلاثی مزید شناخته میشود. این واژه به شیوهای خاص از حرکت اشاره دارد که از لحاظ سرعت، حالتی میانی و مابین راه رفتن معمولی و دویدنِ تمامقد است. در متون کهن لغت، از جمله کتاب منتهی الارب، این مفهوم با تعابیری همچون دویدنِ پرشتاب و رفتار با سرعت و عجله توصیف شده است. این توصیفات بر ویژگی شتاب و سرعت ذاتی در این نوع حرکت تأکید دارند. در زبان فارسی نیز برای این گونه حرکت، اصطلاح پویه به کار رفته است که نشاندهنده پذیرش و هممعنایی این مفهوم در ادبیات فارسی است. بنابراین، هرَوْل را میتوان بهعنوان نوعی حرکت سریع و مداوم، اما نه در حد دویدن سریع، تعریف کرد.
هروله
لغت نامه دهخدا
کرده پندازی گرد تله ای هروله ای
تا درافتاده به حلقش در مشکین تله ای.منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 189 ).گفت: نی. گفتمش: بوقت طواف
که دویدی به هروله چو ظلیم.ناصرخسرو.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
پویه: (( گفت نی. گفتمش: بوقت طواف که دودیدی بهروله چوظلیم... ) ) (ناصرخسرو ) ((واو ( موش ) بهروله و آهستگی میرفت تابنزدیک ماررسید. ) ) ۲- بایک پای راه رفتن.
دانشنامه اسلامی
یکی از مستحبات سعی بین صفا و مروه، هروله است؛ یعنی در مقداری از سعی (که فعلاً بین چراغ های سبزرنگ واقع شده است) هروله کند؛ یعنی کمی تندتر راه برود. البته هروله فقط برای مردان مستحب است.
ویکی واژه
پویه، نوعی از حرکت بین راه رفتن و دویدن.
جمله سازی با هروله
کرده پنداری گرد تلهای هرولهای تا در افتاده به حلقش در مشکین تلهای
گفت «نی» گفتمش «به وقت طواف که دویدی به هروله چو ظلیم