گده

گده

واژه گده به معنای دندانه یا زبانه کلید است. این اصطلاح به بخش‌های خاصی از کلید اشاره دارد که در قفل قرار می‌گیرند و وظیفه باز و بسته کردن قفل را بر عهده دارند. دندانه‌های کلید به شکل خاصی طراحی شده‌اند تا با ساختار داخلی قفل هماهنگی داشته باشند و به این ترتیب، کلید تنها در قفل‌های مربوط به خود عمل کند.

در زبان ترکی، واژه گده می‌تواند به عنوان یک اصطلاح توهین‌آمیز برای مردان نیز به کار رود و  به معنای “مرد ضعیف” یا “مرد بی‌عرضه” است و معمولاً به عنوان یک فحش یا تحقیر به کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

گده. [ گ َ دَ / دِ ] ( اِ ) دندانه ٔکلید. ( برهان ) ( آنندراج ). زبانه کلید:
گشت ایمن ساحت ملکش ز دزدان آنچنانک
خانه ها ایمن شدند از زحمت درها گده.شمس فخری ( از شعوری ج 2 ص 304 ).|| نوکر پست دهاتی، مثل گده فراش. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ معین

(گَ دِ یا دَ ) (اِ. ) دندانة کلید، زبانة کلید.

فرهنگ فارسی

( اسم ) دندان. کلید زبان. کلید.

ویکی واژه

دندانة کلید، زبانة کلید.

جملاتی از کلمه گده

بدو زلف قاری ز عنبر سرشته بدو چشم زهر آگده ذوالفقاری
دل را افسرد آه سردم زاتش گده یک شرار نگذاشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم