لغت نامه دهخدا - صفحه 398
- زنهار
- نقصان
- طلوع
- زخمه
- تألیف
- نردبان
- شرزه
- آشکار
- زوال
- ژیان
- سودا
- محیط
- منقاد
- منادی
- مخلص
- میزبان
- پرچین
- محض
- ترفند
- کرانه
- تدبیر
- غمگسار
- شمایل
- چاشت
- مقلوب
- زنار
- نعت
- پرده
- خرگوش
- نخچیر
- کرامت
- برادر
- ژرف
- مدار
- چنبر
- جبین
- گیتی
- شمه
- سرشت
- دل شکن
- حاجی بکنده
- ادبی
- نیچه
- بیاع
- پیر زن
- کحالی
- اربعه
- سنده
- لوش
- تجوز
- شداید
- خنجین
- متصور
- تیرساز
- توطین
- رزرو
- حالا
- ذوی الحقوق
- داغ دیده
- سار