کلمات فرهنگ عمید - صفحه 12
- بأس
- بؤس
- بئر
- با فرهنگ
- باب
- بابا
- بابزن
- بابلی
- بابو
- بابک
- بابی
- باتری
- باتوم
- باج
- باحث
- باخه
- باد آورد
- باد به دست
- باد خان
- بادآور
- باداباد
- بادام
- بادامه
- باددست
- باددستی
- بادر
- بادرنگ
- بادسار
- باده نوشی
- باده پیما
- باده گسار
- بادپا
- بادپیما
- بادگیر
- بادی
- بادیه
- باذل
- باربد
- باربر
- باربری
- باردار
- بارداری
- بارز
- بارفروش
- بارق
- بارقه
- بارم
- بارنامه
- بارندگی
- بارون
- بارک الله
- بارک
- بارکش
- بارکشی
- بارگاه
- بارگی
- بارگیر
- باری
- باریدن
- باریک بینی
- باریک
- باریکی
- باز ماندن
- باز نمودن
- باز پس
- باز گرفتن
- بازآمدن
- بازار
- بازارگان
- بازاری
- بازبین
- بازتاب
- بازجو
- بازجویی
- بازخواست
- بازدارنده
- بازداشت
- بازداشتن
- بازدم
- بازده
- بازدید
- بازرس
- بازرگانی
- بازل
- بازمان
- بازماندن
- بازمانده
- بازنشسته
- بازه
- بازوبند
- بازپرسی
- بازپسین
- بازکردن
- بازگرد
- بازگردان
- بازگشت
- بازگفت
- بازگفتن
- بازگیری
- بازیکن
- بازیکنان
- بازیگری
- بازیگوش
- باس
- باستانشناس
- باستانی
- باسم
- باسمه
- باسواد
- باسک
- باسیل
- باشد
- باشلق
- باشکوه
- باصره
- باصفا
- باطله
- باطنی
- باغبانی
- باغدار
- باغداری
- باغچه
- باغی
- باف
- بافت
- بافتن
- بافتشناس
- بافتشناسی
- بافنده
- باقیات
- بالاخره
- بالادست
- بالار
- بالالایکا
- بالان
- بالغ
- بالفرض
- بالفعل
- بالقوه
- باله
- بالو
- بالون
- بالیدن
- بالیده
- بالین
- بامس
- بانجو
- باند
- بانگ
- باه
- باهر
- باهنر
- باهه
- باهک
- باژ
- باژگون
- بای
- بایا
- باید
- بایست
- بایستن
- بایسته
- بایستگی
- بایع
- بایگانی
- بت پرست
- بت
- بتا
- بتخانه
- بتر
- بته
- بتو
- بتکده
- بتپرست
- بث
- بثر
- بج
- بجول
- بحار
- بحبوحه
- بحران
- بحرانی
- بحری
- بحل
- بحلی
- بحمدالله
- بحور
- بحیره
- بخ
- بخار
- بخاری
- بخته
- بختی
- بختیار
- بختیاری
- بخرد
- بخس
- بخشاینده
- بخشدار
- بخشش
- بخشنامه
- بخشنده
- بخشه
- بخشودن
- بخشوده
- بخشي
- بخشی
- بخشیدن
- بخشیده
- بخور
- بخون
- بدآموزی
- بداختر
- بدایت
- بدایع
- بدبخت
- بدبختی
- بدبین
- بدبینی
- بدحال
- بدخواه
- بدخواهی
- بدخیم
- بددل
- بددلی
- بدرام
- بدرفتاری
- بدست
- بدسرشت
- بدسگالی
- بدع
- بدلگام
- بدمست
- بدمهر
- بدن
- بدنامی
- بدنه
- بده
- بدهکار
- بدهی
- بدو
- بدور
- بديل
- بدکار
- بدکاری
- بدکرداری
- بدگمان
- بدگوهر
- بدگوهری
- بدگویی
- بدیل
- بدیهه
- بذال
- بذل
- بر
- برآشفتن
- برآشفته
- برآمده
- برآوردن
- برآورده
- برا
- برابری
- برات
- برادرزاده
- برادری
- براری
- برازنده
- برانداختن
- براندی
- برانگیخته
- براه
- براهین
- برای
- برباد
- بربری
- بربست
- بربسته
- بربط
- برتافتن
- برتافته
- برتری
- برتن
- برجاس
- برجستن
- برجسته
- برجیس
- برخ
- برخاستن
- برخاسته
- برخور
- برخورد
- برخوردن
- برخی
- برد
- بردابرد
- بردارنده
- بردبار
- بردگی
- بردی
- برره
- برز
- برزگر
- برزگری
- برزین
- برسم
- برشته
- برشدن
- برشده
- برص
- برعکس
- برغ
- برغول
- برف
- برفک
- برق
- برم
- برملا
- برمه
- برناس
- برنامه
- برنجاسف
- برنجن
- برنجی
- برنده
- برنز
- برنشستن
- برنگ
- بره
- برهان
- برهم
- برهنگی
- برهه
- بروز
- بروسلوز
- برومند
- برومندی
- برون
- برونی
- برچسب
- برچیدن
- برکت
- برکشیدن
- برکشیده
- برکندن
- برکی
- برگرفته
- برگزار
- برگزیدن
- برگستوان
- برگه
- برگهدان
- بری
- بریان
- بریج
- برید
- بریده
- بریدگی
- بریشم
- برینش
- بریه
- بزاق
- بزان
- بزرگداشت
- بزرگواری
- بزرگی
- بزم آرا
- بزم
- بزمان
- بزمگاه
- بزه کار
- بزهکار
- بزور
- بس
- بسا
- بساتین
- بساطت
- بسام
- بست
- بستار
- بستانی
- بستر
- بستری
- بستنی
- بسته
- بستهبندی
- بستو
- بستوه
- بستگی
- بسر
- بسزا
- بسط
- بسطت
- بسمه
- بسنج
- بسنده
- بسه
- بسودن
- بسوده
- بسک
- بسیار
- بسیط
- بشر
- بشري
- بشقاب
- بشل
- بشن
- بشور
- بشول
- بشک
- بشکه
- بصارت
- بصل
- بصير
- بضاعت
- بضعه
- بط
- بطال
- بطالت
- بطانه
- بطر
- بطری
- بطریق
- بطش
- بطل
- بطلان
- بطن
- استراتوس
- ایا
- ایاد
- اپسان
- ایادی
- ارانگوتان
- اغتراف
- انبارده
- انجیرخوار
- انجیرک
- اورانگوتان
- اومانیست
- بالوعه
- باکفایت
- بشولش
- تأثم
- تحبیر
- تشاعر
- تشجیع
- تماخره
- تين
- ذوالحجه
- ذوالقعده
- رعده
- سینوزیت
- آتش نفس
- آزرده دل
- آسودهدل
- آشفته خاطر
- آشفته دماغ
- آشفتهحال
- آشکاره
- آشکو
- آفتابگیر
- آفتابزدگی
- آفریننده
- آفند
- آلاو
- آلومین
- آلیاژ
- آمرزگار
- آموزان
- آموزشی
- آمیختن
- آن کجا
- آناس
- آبکش
- اقلام
- اطباق
- برگاشتن
- ایوار
- اخ
- اخیه
- اسپانیولی
- احول
- بادافراه
- بازرسی
- ارقام
- ابلیس
- اوقار
- بارع
- ازدیاد
- اساسنامه
- احماد
- آسودن
- بسل
- اشهر
- آکند
- آژده
- انتظام
- امپریالیسم
- احترام
- اعتکاف
- اعتصاب
- باتلاق
- امرداد
- اجداد
- آیس
- آوازه
- اخص
- ایزدان
- استدلال
- برگردان
- استفهام
- انگبین
- استخاره
- اجل
- ازهار
- بریل
- آدرس
- بدل
- اکثریت
- اسلحه
- آوری
- بزنگ
- اجساد
- ادکن
- انترناسیونال
- آبیار
- اشتر
- انساب
- ابتدا
- اسفند
- آکنده
- برگذار
- بحر
- ادرار
- ارزن
- اتراب
- اسامی
- بذله
- برابر
- استخدام
- برداشته
- انکسار
- بخیه
- اغرب
- بار
- برودت
- اردیبهشت
- اندوه
- ارزان
- ابیات
- استنطاق
- بازدار
- برس
- بسد
- اتصاف
- آینهدار
- ابوت
- اضحی
- اصابع
- ارس
- انیاب
- احباب
- آنگهی
- اخیر
- اتیلن
- بدرود
- برنس
- آک
- افتقاد
- اشکفت
- از
- باك
- اصفی
- انبارش
- اندراس
- ایلچی
- آنور
- افسر
- ابلهانه
- اخوت
- آلبومین
- اکناف
- افزونی
- انفاس
- اجرا
- بصیر
- اشنان
- برآن
- اهبت
- ابریشمی
- استلام
- اکوان
- بازآوردن
- اصلان
- براعت
- اخیراً
- آم
- افروختن
- اهلی
- ابرام
- انگلند
