فرهنگ فارسی - صفحه 1658
- تحت البحری
- تحت التراب
- تحت جلدی
- تحت حنک
- تحریض دادن
- تخت حیران
- تخت دیکا
- تخت راک
- تخت سراج
- تخت صادق
- تخت هلاکو
- تخت گذاشتن
- تخت ییلاق
- تختاخ اینجو
- تخته برداشتن
- تخته بردوختن
- تخته بید
- تخته ٔ قماش
- تخته پوست انداز
- تخس و پخس
- تخلی چاق
- تخلیط کردن
- تخم افشانی
- تخم یله
- تدرس السنقل
- تدمری زاده
- تدویر خوردن
- تذروی کردن
- تراب الشارده
- تراب الصیدا
- تراب الطرف
- تراب القی
- ترازو گشتن
- تراش زدن
- ترانس لیتانی
- ترانه تراش
- ترانه سراییدن
- ترانه سنجیدن
- تراکمه ٔ بالا
- تربر سادات
- ترت و پرت
- ترجمان الاسرار
- ترجمان داشتن
- ترجمان کشیدن
- ترجمان گرفتن
- ترخان بیگم
- تردامنی کردن
- تردد ضابطه
- تردماغ شدن
- تردماغ کردن
- ترزبان شدن
- ترس استودان
- ترس اقان
- ترس ودراس
- ترسنده شدن
- ترش ابه
- ترش لگامی کردن
- ترش مزاج
- ترش هلو
- ترش کلی