لغت نامه دهخدا
صالب. [ ل ِ ] ( ع ص )نعت فاعلی از صَلْب. || ( اِ ) استخوان پشت از دوش تا بن سرین. ( منتهی الارب ). مازه پشت. ( مهذب الاسماء ). || تب لرز سخت. ( منتهی الارب ). تب سخت همراه لرزه. خلاف نافض. ( اقرب الموارد ). تب گرم یعنی تبی که در وی لرزه و سرما نباشد. ( بحر الجواهر ). تب نیک گرم. ( دهار ).