لشکر پژوه

لغت نامه دهخدا

لشکرپژوه. [ ل َ ک َ پ ِ / پ َ ] ( نف مرکب ) جاسوس و خبرگیر. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه در میان افراد لشکر جاسوسی کند جاسوس سپاه.

جمله سازی با لشکر پژوه

که چندان سپاهست کاندازه نیست ز لشکر بلندی و پستی یکیست
غمی گشت و با لشکر خویش گفت که این پیش‌رو را هزبرست جفت
سپهدار شبگیر لشکر براند بر ایشان همی نام یزدان بخواند
به دژ در شد آن لشکر نامدار بدیدند پهلو در آن کارزار
بگرفت شها قضای بد دامن من تا لشکر غم نشست پیرامن من
اتسز که روز معرکه رمح از دو دست او کار هزار لشکر جرّار می‌کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویت یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز