دیدار امدن

لغت نامه دهخدا

( دیدار آمدن ) دیدار آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) پدیدار گشتن رخ نمودن. ( یادداشت مؤلف ): آب این بباید گرفتن و در خمی کردن تا چه دیدار آید. ( نوروزنامه ).

فرهنگ فارسی

( دیدار آمدن ) پدیدار گشتن.

جمله سازی با دیدار امدن

گفته یی مانع دیدار نقاب است تو را این گناه از طرف توست به رو بیش مبند
حیرت دیدار با دنیا و عقبا شد طرف بوی امیدی گوارا کرد چندین یاس‌ها
از درد فراق ما یک شب چو به روز آری دیدار نپوشانم در روز لقا هرگز
چند گوئی که مبین در رخ خوبان ایشیخ چشم اگر هست مرا از پی دیدار بود
آیینه ز دیدار تو گل‌های عجب چید گل بر سر گل ریخت به آغوش و به بربر
سعد حریری پس از توقف کوتاه خود در قاهره و دیدار و گفتگو با ژنرال عبدالفتاح سیسی رئیس‌جمهور مصر به لبنان بازگشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویت یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز