حره ٔ زینب

لغت نامه دهخدا

حره زینب. [ ح ُرْ رَ ی ِ زَ ن َ ] ( اِخ ) ظاهراً خواهر محمودسبکتکین بوده است و نامزد بغراتکین برادرزاده ارسلان خان. ( تاریخ بیهقی ص 193 ). رجوع به حره ختلی شود.

فرهنگ فارسی

ظاهرا خواهر محمود سبکتین بوده است و نامزد بغراتکین برادر زاده ارسلان خان

جمله سازی با حره ٔ زینب

بریخت زینب غمدیده از جگر خوناب به گریه گفت که ای دل شکسته بی‌تاب
۱۲. زمین خوکی، مترجم: زینب آرمند. انتشارات حرفه نویسنده، ۱۴۰۰، ۲۶۴ صفحه.
۱۱. بازنویسی (رمان)، مترجم: زینب آرمند. انتشارات روزنه، ۱۳۹۸، ۲۷۰ صفحه.
زد طعنه سنان گاه به دلداری لیلا خندید گهی شمر به غمخواری زینب
به شام زینب بی خانمان به کنج خرابه غمین نشسته و با بخت خویشتن گله دارد
(صامت) کدام محنت زینب کنی رقم بهتر که لال گردی و کوشی به اختصار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جستجو یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز