بوسه شکستن

لغت نامه دهخدا

بوسه شکستن. [ س َ / س ِ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از بوسیدن و بوسه کردن پرصدا باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ). بوسیدن و بوسه کردن با ذوق و لذت. ( ناظم الاطباء ). بوسیدن. بوسه کردن با ذوق و لذت و باصدا. ( فرهنگ فارسی معین ):
ملک بر تنگ شکّر بوسه بشکست
که شکّر دردهان باید نه در دست.نظامی ( از رشیدی ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بوسیدن: بوسه کردن با ذوق و لذت و با صدا.

جمله سازی با بوسه شکستن

دولت‌ها مدتهاست که مزایای احتمالی رمزنگاری را برای اطلاعات، اعم از نظامی و دیپلماتیک و سازمانهای اختصاصی مستقر در زمینه شکستن رمزها و رمزهای سایر ملل، به عنوان مثال، GCHQ و NSA، سازمانهایی که هنوز هم بسیار فعال هستند، تأسیس کرده‌اند.
به رنگ می هماغوش شکستن توبه ای دارم که از داغش دل مطلب خماران تازه می گردد؟
با دل آگاه دارد کار عشق سنگدل بیشتر دلهای غافل از شکستن ایمن است
زتأثیر شکستن غنچه آغوش چمن دارد تو هم مگذار دامان شکست شیشهٔ دل را
بریتانیایی‌ها که قادر به شکستن دستگاه رمزنگاری نظامی انیگمای آلمان شده بودند، همچنین از طریق رساندن کمک‌های اطلاعاتی، مخصوصا در جریان نبرد مسکو، به شوروی یاری رساندند.
بایدن در طول دوره معاونت ریاست‌جمهوری خود هرگز در سنا یک رأی تساوی‌شکن ثبت نکرد (معاون رئیس‌جمهور آمریکا رئیس مجلس سناست و توانایی شکستن بن‌بست در رای‌گیری را دارد) و بین معاونانی که چنین نکرده‌اند، بیشترین طول دوره خدمت را داراست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سراسیمه
سراسیمه
اندر
اندر
آهنگر
آهنگر
مهوا
مهوا